نخواهد داشت و نظر به همین نکته، انواع مختلفه مانند انسان و اسب و زمین و هوا از اختلافات ذاتی حاکی نبوده و تنها اختلافات خواص ترکیبات را نشان خواهند داد که آنها نیز بالاخره به یک اصل برمیگردند.
واقعیتهای عینی خارجی است در میان ادراکات و تصورات خود مشاهده میکنیم؛ مثلًا ما تصوری از آب و تصوری از هوا و تصوری از انسان و تصوری از سفیدی و تصوری از شکل و تصوری از مقدار و تصورات زیاد دیگری از غیر اینها داریم و برای ما مفهوم آب غیر از مفهوم هوا و هر یک از ایندو غیر از مفهوم انسان و هر یک از این سه غیر از مفهوم سفیدی و هر یک از این چهار غیر از مفهوم شکل است و همچنین ... و هرگز نمیتوانیم بپذیریم که این تصورات عین یکدیگرند، و بالضروره میدانیم که با هم اختلاف دارند. این اختلافات از ناحیه اختلافاتی که در خود واقعیتهای خارجی هست ناشی شده یعنی چون واقعیتهای آب و هوا و انسان و سفیدی و شکل و مقدار با یکدیگر اختلاف دارند تصورات ما درباره آنها مختلف شده است. پس یک نوع تکثر ادراکی دیگر از لحاظ تکثر معلومات و واقعیتهای عینی داریم.
این نوع از تکثر از لحاظ دخالت در توسعه و افزایش تصورات، عمدهترین تکثرات است ولی از آنجایی که این نوع از تکثر بر خلاف سایر اقسام آن که قبلًا بیان شد اولًا و بالذات مربوط به واقعیتهای خارجی است و بالتبع مربوط به ادراکات و تصورات است از موضوع بحث این مقاله خارج است و همچنانکه در مقدمه این مقاله گفتیم موضوع بحث این مقاله آن تکثرهایی است که بالذات مربوط به خود ادراکات است و آن کثرتها آنهاست که عامل اصلی آنها فعالیت خود ذهن است از قبیل کثرتهایی که از راه حقیقت و اعتبار یا از راه بساطت و ترکب یا از راه کلیت و جزئیت پیدا میشود و اما آن کثرتی که از ناحیه معلومات خارجیه است از جنبه انفعالی ذهن سرچشمه میگیرد و بالذات مربوط به ادراکات نیست و لهذا از موضوع این مقاله خارج است.
این نوع از تکثر را میتوان «تکثر ماهوی» و یا «تکثر ذاتی» نامید زیرا این تکثر به عقیده بعضی از فلاسفه نماینده اختلافات ماهوی و ذاتی اعیان خارجیه است.
بیانات گذشته مربوط به انقسام ادراکات به ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری، متکی به قبول نظریه اختلافات ماهوی و ذاتی اعیان خارجیه است زیرا ادراکات