پس مفاهیم تصوریه ما چنانکه یک نوع کثرت در میان بسایط خود دارند یک نوع کثرت نیز به واسطه ترکیب پیدا میکنند و چنانکه گذشت برخی از این مفاهیم «مهیات» هستند و برخی از آنها «اعتباریات» هستند که از مهیات اخذ شدهاند و این نیز یک نوع کثرتی است که متولد میشود و چنانکه روشن است ترکیبی که میان مهیات انجام میگیرد میان مفاهیم اعتباریه نیز انجام مییابد. از بیان فوق نتیجه گرفته میشود:
(1). مفاهیم تصوریه، کثرتی به واسطه بساطت و ترکب پیدا میکنند.
(2). مفاهیم، کثرتی دیگر از راه حقیقت و اعتبار 1 دارند.
اشکال
میتوان در بیان گذشته مناقشه نموده و گفت این بیان به دو نظریه مبتنی است که بطلان هر دو به ثبوت رسیده و آن دو نظریه عبارت است از:
شکل و رنگ با هم و توأم و غیر مجزا از یکدیگر برایش حاصل میشود؛ بعد از آنکه ذهن قوی شد و قدرت تجزیه پیدا کرد کمّیت را از کیفیت و هر یک از کیفیات را جدا از دیگری تصور میکند- و در برخی از موارد ابتدا به درک بسائط نائل میشود سپس با قوه ترکیب، از آنها تصور جدیدی میسازد؛ مثل اینکه از یک طرف تصور «حد» یا «نهایت» برای ذهن حاصل میشود (و البته تصور نهایت نیز به نوبه خود تصوری است مرکب که از ترکیب چندین تصور بسیط حاصل شده است) و از طرف دیگر تصور «عدم»، و از نسبت دادن «عدم» به «نهایت» تصور «لایتناهی» برای ذهن حاصل میشود، و یا اینکه از یک طرف تصور «وجود» و از طرف دیگر تصور «ضرورت و وجوب» برای ذهن حاصل میشود سپس از ترکیب این دو تصور، تصور جدیدی (واجب الوجود) برای ذهن دست میدهد. تمام فرضیههای علمی و فلسفی از این قبیل است؛ ذهن پس از آنکه این نوع تصورات را تولید کرد در صدد تحقیق علمی و فلسفی برمیآید و از راههای منطقی صحت یا بطلان این فرضهای ذهنی را اثبات میکند.
[1]. مطابق نظریه «عقلیون» مفاهیم یک نوع کثرتی از راه ذاتی بودن (فطری بودن) و عرضی بودن دارند و یک نوع کثرتی از راه بساطت و ترکب دارند و مفاهیم بسیط یا از