سیر قهقری به عقب برگشته و به سرچشمه اصلی این زاینده رود اگر هم نرسیدیم دست کم نزدیک شویم.
و همچنین با کنجکاوی در اجتماع و افکار اجتماعی ملل غیر مترقیه که اجتماعات و افکاری- نسبتاً- ساده دارند و یا بررسی اجتماعات سایر جانوران زنده معلوماتی به دست آوریم.
و همچنین در فعالیتهای فکری و عملی نوزادان خودمان باریک شده و ریشههای ساده افکار اجتماعی یا فطری را تحصیل نماییم.
پس از این مقدمه، چنانکه گذشت، ساختن علوم اعتباریه معلول اقتضای قوای فعاله طبیعی و تکوینی انسان میباشد و پر روشن است که فعالیت این قوا یا پارهای از آنها محدود و بسته به اجتماع نمیباشد؛ مثلًا انسان قوای مدرکه و همچنین جهاز تغذی خود را به کار خواهد انداخت خواه تنها باشد و خواه در میان هزار. آری، یک دسته از ادراکات اعتباری، بی فرض «اجتماع» صورتپذیر نیست مانند افکار مربوط به اجتماع ازدواجی و تربیت اطفال و نظایر آنها، و از اینجا نتیجه گرفته میشود: اعتباریات با نخستین تقسیم به دو قسم منقسم میشوند:
(1). اعتباریات پیش از اجتماع.
(2). اعتباریات بعد از اجتماع.
البته معلوم است که افعالی که متعلق قسم اول هستند با هر شخص قائماند و افعالی که متعلق قسم دوم میباشند با نوع مجتمع قائماند (البته نباید فعل مشترک را به فعل اجتماعی اشتباه کرد؛ ما افعالی داریم که شخص فعل به شخص فرد قائم است چون تغذی، و افعالی داریم که شخص فعل به اجتماع قائم است چون ازدواج و تکلم).
قسم اول:اعتباریات قبل الاجتماع
1. وجوب
چنانکه از بیان گذشته روشن شد انسان در نخستین بار به کار انداختن قوای فعاله خود نسبت ضرورت و وجوب (باید) را میان خود و میان صورت احساسی خود که به نتیجه عمل تطبیق مینماید میگذارد و حال آنکه این نسبت به حسب حقیقت در میان قوای فعاله و حرکات حقیقی صادره آنها جای دارد، پس نسبت نامبرده «اعتباری» خواهد بود؛ و از اینجا روشن میشود:
(1). نخستین ادراک اعتباری از اعتباریات عملی که انسان میتواند بسازد همان نسبت «وجوب» است و این اولین حلقه دامی است که انسان در میان فعالیت خود با