نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 32
تساهل ورزیدهاند. حتی برخی، چون هدف را که هدایت مردم است نه گمراه ساختن، آن را سودمند دانستهاند، از این هم فراتر رفته و گاه دست به جعل حدیث زدهاند، با این توجیه که حدیث را به خاطر خدا جعل کردهاند، و این گونه دروغ گفتن را برای خدا روا داشتهاند، و گفتهاند: برای پیامبر خدا است نه علیه او. ابوریّه درباره عبّاد [1] و صوفیّه میگوید: «دروغ گفتن در بین آنان رایج است و بدون شناخت و دقت و آگاهی، حدیث نقل میکنند؛ لذا نباید به احادیث انباشته شده در کتابهای وعظ و عرفان و تصوف اعتماد کرد مگر آنکه سند، نقل شده و میزان اعتبار حدیث معلوم گردیده باشد. این حکم تنها شامل کتابهایی نیست که مؤلف آن شهرت علمی ندارد مانند «نزهة المجالس» که چه در زمینه حدیث و چه غیر آن، انباشته از دروغ است؛ بلکه کتابهای دانشمندان بزرگی همچون «احیاء العلوم» غزالی هم مشتمل بر احادیث جعلی زیادی است». [2] متأسفانه برخی از کتابهای موعظه و ارشاد ما هم همین عیب را دارد؛ مانند کتاب «الانوار النعمانیه» سید نعمت الله جزایری که سرشار از احادیث دروغ و سخنان عجیب و غریب است و نیز کتاب «خزائن الجواهر» مرحوم نهاوندی که مشتمل بر مطالب شگفتانگیزی است و همچنین کتابهایی که متأخرین درباره واقعه کربلا و مراثی نوشتهاند؛ همچون کتاب «محرق القلوب» مولی مهدی نراقی و کتاب «اسرار الشهاده» آقا بن عابد دربندی که انباشته از باورنکردنیهاست. متأسفانه نظیر این کتابها که به دست نویسندگان کوته اندیش نوشته شده بسیار است. آنان در امر دین تساهل میورزیدند و گمان میکردند کار نیک انجام میدهند. خداوند از تقصیر آنان بگذرد. ابن جوزی از محمود بن غیلان نقل میکند که از مؤمّل شنیدم، میگفت: «فردی درباره فضایل سورههای قرآن از ابیّ بن کعب برایم حدیثی نقل کرد. به او گفتم: چه کسی این روایت را برایت نقل کرده است؟ گفت: مردی در مدائن که اکنون زنده است. نزد او رفتم و از او پرسیدم. او گفت: پیرمردی در واسط آن را برایم روایت کرد [1] کسانی که فاقد کمال علمی هستند و تنها به عبادت ظاهری میپردازند. [2] اضواء علی السنة المحمدیه، ص 122 و 123.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 32