نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 33
که هنوز هم زنده است. نزد او رفتم. او گفت: مردی در بصره این حدیث را برایم نقل کرد، نزد مرد بصری رفتم، گفت: شیخی در آبادان آن را برایم روایت کرد، نزد مرد آبادانی رفتم و درباره حدیث از او پرسیدم. دستم را گرفت و به خانهای برد که در آنجا جمعی از متصوّفه گرد آمده بودند که شیخ آنان در میانشان حضور داشت. گفت: این مرد برایم نقل کرده است. به او گفتم: ای شیخ چه کسی این روایت را برایت نقل کرده است؟ گفت: کسی برایم روایت نکرده است ولی ما دیدیم مردم از قرآن روی گرداندهاند، این حدیث را برای آنان جعل کردیم تا به قرآن روی آورند». [1] لذا یحیی بن سعید قطّان میگوید: «من ندیدهام صالحان را به اندازهای که درباره حدیث دروغ گفتهاند، درباره چیز دیگری دروغ گفته باشند». مسلم سخن یحیی را چنین تأویل میکند و میگوید: «منظور او آن است که دروغ بر زبان آنان جاری میشود ولی در دروغگویی تعمّد ندارند». [2] قرطبی در کتاب «تذکار» میگوید: «احادیث دروغ و اخبار باطلی را که جاعلان حدیث و خبر پردازان درباره فضیلت برخی از سورههای قرآن و فضایل اعمال دیگر ساختهاند، هیچ اعتباری ندارد. عده زیادی دست به این کار زدهاند و به گمان خود مردم را به اعمال نیک فراخواندهاند. این گونه روایات از ابو عصمه نوح بن ابو مریم مروزی و محمد بن عکاشه کرمانی و احمد بن عبد اللّه جویباری و دیگران نقل شده است. به ابو عصمه گفتند: تو در این زمان چگونه از طریق عکرمه از ابن عباس درباره فضیلت تک تک سورههای قرآن حدیث نقل میکنی؟ گفت: من دیدم مردم از قرآن روی برتافته و به فقه ابو حنیفه و مغازی محمد بن اسحاق پرداختهاند؛ لذا این احادیث را برای رضای خدا ساختم تا مردم مجددا به قرآن روی آورند.- قرطبی ادامه میدهد:- حاکم و دیگر محدثان بزرگ آوردهاند: مردی از زهّاد کار خودش را جعل احادیث در فضیلت قرآن و سورههای آن قرار داده بود. به او گفتند: چرا چنین کردی؟ پاسخ داد: دیدم مردم از قرآن روی بر تافتهاند؛ خواستم آنان را به قرائت قرآن تشویق کنم! گفتند: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرموده است: «هر کس از روی عمد به من دروغ نسبت [1] الموضوعات، ج 1، ص 241. اللئالی المصنوعه، ج 1، ص 227 و 228. [2] مقدمه صحیح مسلم، ج 1، ص 13 و 14، حدیث شماره 40.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 33