نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 195
وی در تفسیر هر آیه، نخست به سراغ قرآن رفته است تا آیات مشابه و مفسر آن را بیابد؛ که این روش، اصیلترین روش در فهم معانی قرآن است. سپس از احادیث نبوی و آنگاه از اقوال صحابه و تابعان استفاده کرده است. گاه سبب نزول آن را نیز بیان کرده و در صورت لزوم به ریشهیابی واژگان و اعراب و نکات بلاغی و ادبی مربوط به آیه پرداخته است ولی با کمال اختصار و در عین حال با دقت و ظرافت لازم؛ و هرگز بیش از اندازه لازم، به مباحث طولانی کلامی یا فقهی نپرداخته است. از دفع شبهات وارده بر نظم قرآن و غیره نیز غفلت نورزیده است. در نقل روایات، به دقّت در اسناد آنها بسنده کرده و به ترجیح یا نقد آنها نپرداخته و به شیوه ثعلبی از آوردن روایات ائمه اطهار نیز دریغ نکرده است و هر جا روایتی، با شأن رفیع اهل بیت مناسبت داشته یا دلیل بر منقبت و فضیلتی برای آنان بوده، بیپروا آن را بیان کرده است. بدین جهت، گاه در چاپهای متعدد آن خواستهاند دست ببرند ولی ناشیانه عمل کردهاند؛ به عنوان نمونه، بغوی- به تبع ثعلبی- در ذیل آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» [1] روایت معروف و مفصلی را که مورخان و مفسران به طور متواتر و با سندهای صحیح از طریق محمد بن اسحاق، سیرهنویس معروف و پدر تاریخ اسلامی، روایت کردهاند، آورده است؛ بدین مضمون: «پیامبر به علی دستور داد تا فامیل و بستگان را دعوت کند و به آنان فرمود: هر که از شما مرا یاری کند، برادر، وصیّ و جانشین من خواهد بود. تنها علی برخاست و گفت: یا رسول اللّه، من همواره یاور تو هستم. آنگاه پیامبر رو به آنان کرد و فرمود: إنّ هذا أخی و وصیّی و خلیفتی فیکم فاسمعوا له و أطیعوا». [2] این ذیل در چاپهای مکرر حذف شده است؛ جز در چاپ دار احیاء التراث العربی- بیروت (1420 ه/ 2000 م)؛ ولی تحریفکنندگان غافل مانده و ندانستهاند که تفسیر خازن که برگرفته از تفسیر بغوی است، حدیث یاد شده را به طور کامل نقل کرده است. [3] نظیر همین کار در «تاریخ یعقوبی» صورت گرفته است. وی هنگامی که از آخرین [1] شعراء 26: 214. [2] تفسیر بغوی، ج 3، ص 481. [3] ر. ک: تفسیر خازن، ج 3، ص 333.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 2 صفحه : 195