نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 376
خود میگوید: «هرگز به ناقل حدیثی نگفتم: دوباره بر من بخوان؛ و هرگز چیزی را به گوشهایم نشنیدم مگر اینکه قلبم آن را فراگرفت». همچنین میگوید: «هیچ آیهای در قرآن نیست مگر اینکه درباره آن چیزی فرا گرفتهام». ابو حاتم میگوید: «از احمد بن حنبل در حالی که از قتاده سخن میگفت، شنیدم که او را بسیار ستود و از دانش و فقه و شناخت او نسبت به موارد اختلاف و تفاسیر، فراوان بیان داشت؛ او را به فقاهت و حافظه سرشار توصیف نمود و گفت: کمتر کسی است که گوی سبقت را از او برباید، ولی همانند او شاید ...». اثرم میگوید: «از احمد شنیدم که میگفت: قتاده از بزرگترین حافظان اهل بصره است. هر آنچه شنیده، به ذهن سپرده است؛ کتاب جابر تنها یک بار بر او خوانده شد که او آن را به خاطر سپرد و همواره میگفت: حفظ کردن در دوران خردسالی مانند نقش بر روی سنگ است». سعید بن مسیّب وقتی حافظه عجیب او را مشاهده کرد (به او) گفت: «گمان نمیکنم خداوند نظیر تو را آفریده باشد!». ابن حبّان در ذکر ثقات میگوید: «او درباره قرآن و فقه در میان مردم جزو علما به شمار میرفت و از حافظان به نام زمان خود بود» [8]. ولادت او در سال 61 بوده است. ابو اسحاق ابراهیم بن علی ذهلی میگوید: «عمر بن عبد العزیز و هشام بن عروه و زهری و قتاده و اعمش در ایام شهادت سید الشهداء تولد یافتند و شهادت آن حضرت روز عاشورا- دهم محرم الحرام سال 61- است» [9]. قتاده در واسط بر اثر طاعون به سال 118 درگذشت. بر او خرده گرفتهاند که قائل به قدر بوده است. ابن سعد میگوید: «او ثقه، امین و در حدیث مورد اعتماد بوده و تا حدودی تمایل به قول قدر داشت». ابن خلکان از ابو عمرو بن علاء نقل میکند که: «اگر سخن قتاده درباره قدر نبود، گفتارش حجت بود» [10]، ولی با وجود این، مردم بر او اعتماد داشتند و سخنش را در روایات حجت (8) تهذیب التهذیب، ج 8، ص 355- 354. الطبقات، ج 7، ق 2، ص 1. (9) وفیات الاعیان، ج 6، ص 80، شماره 781. (10) الطبقات، ج 7، ق 2، ص 1. وفیات الاعیان، ج 4، ص 85.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 376