responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 1  صفحه : 377

می‌دانستند؛ چنان که نظر ابن سعد همین بود. علی بن مدینی می‌گوید: «به یحیی بن سعید گفتم: عبد الرحمان می‌گوید: هر کس که منشأ بدعتی گشته و مردم را به آن فرامی‌خواند رهایش کن. گفت: درباره قتاده و ابن ابی رواد و عمر بن ذرّ و کسان دیگر (که نام آنان را برد) چه خواهی کرد؟ سپس یحیی افزود: اگر بخواهی اینان را کنار بگذاری عده زیادی از رجال علم را کنار گذاشته‌ای» [1].
البته اتهام قول به قدر یا به تعبیر دیگر، تا حدودی متمایل بودن به قدر نسبت به او، از آنجا نشأت گرفته که او مانند شیخش حسن بصری، مسأله عدل الهی را پذیرفته بود چنان که گذشت؛ لذا آن گروه از عامه که از مذهب ابو موسی اشعری و نوه‌اش ابوالحسن اشعری پیروی می‌کردند، خلاف این دیدگاه را داشتند و می‌گفتند:
«افعال بندگان جملگی آفریده خداست و از روی اراده اوست و بندگان، اختیاری در کار خویش ندارند». این همان عقیده جاهلیت نخستین بود که در ذهنیت عرب ریشه دوانیده بود و تا زمانی که عامه و در رأس آنان اشاعره از تعالیم اهل بیت علیهم السّلام به دور باشند، این عقیده از آنان جدا نخواهد شد.
قتاده سدوسی به دوستی با اهل بیت و در رأس آنان امیر مؤمنان علیه السّلام معروف و مشهور است. از او- در تاریخ- موضع‌گیری‌های شرافتمندانه‌ای نقل شده که خبرگان سیره و حدیث، آنها را به ثبت رسانیده‌اند.
ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی از ابان بن عثمان بجلی نقل می‌کند که:
«فضیل برجمی برای من نقل کرد: در زمان امارت خالد بن عبد اللّه قسری [2] در مکه بودم و او در مسجد و کنار زمزم بود. دستور داد تا قتاده را فراخوانند؛ پیرمردی با موهای حنایی آوردند؛ من نزدیک آمدم تا بشنوم چه گفت و گویی می‌گذرد. خالد

[1] تهذیب التهذیب، ج 8، ص 353.
[2] کارگزار هشام بن عبد الملک در بصره و کوفه بود. او فردی ملحد و بی پروا و منافق و دشمن امیر مؤمنان علیه السّلام بود. می‌گفت: «اگر هشام دستور دهد تا کعبه را خراب کرده و سنگ‌هایش را به شام منتقل کنم، انجام خواهم داد». پدرش عبد اللّه بن یزید اصالتا از یهودیان تیماء بود و در جنگ صفین همراه معاویه بود. مادرش اهل روم و مسیحی بود و برای او گنبدی در مسجد کوفه برپا ساخت و هنگامی که مؤذن اذان می‌گفت برای او ناقوس نواخته می‌شد و وقتی سخنرانی به منبر می‌رفت مسیحیان در اطراف او سر و صدا به راه می‌انداختند. سفینة البحار، ج 1، ص 406- خ ل د.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 1  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست