نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 308
لذا طبری در ادامه تفسیر آیه میگوید: «از این دو قول اولی به صواب، گفتاری بود که از حسن و عکرمه آوردیم که میگفتند: آنان به پروردگار خود مینگرند». ذهبی میگوید: «این تفسیر مجاهد از دستاویزهای قوی معتزله برای تأیید اعتقادشان درباره مسأله رؤیت خداوند به شمار میآید» [1]. شگفتا! هر گاه آراء و نظریات درست و در راستای فطرت و عقل رشید مطرح شده است- در گذشته و حال- جملگی به فرقه معتزله نسبت داده میشود یا به عنوان پایه و اساس دیدگاههای آنان در عقاید اسلامی قلمداد میگردد؛ به گونهای که گویا عقل و فطرت- به نظر ظاهرگرایان- در قبضه معتزله و در انحصار آراء و نظریات آنان است؟! زمخشری در تفسیر آیه میگوید: «به چیزهایی مینگرند که به شمار نیاید؛ زیرا مؤمنان همه نظارهگران آن روزند، چه اینکه امان یافتهاند و خوف به دل راه نمیدهند و اندوهی ندارند. بنابراین اختصاص دادن نگاه آنان تنها به خدا، اگر خداوند منظور الیه باشد، امری محال و نشدنی است؛ لذا باید آیه را بر معنایی حمل کرد که اختصاص به خداوند را برتابد، صحیح آن است که آیه را همانند این سخن مردم بدانیم که میگویند: من چشمم به فلانی است که ببینم با من چه میکند؛ که به معنای توقع و چشم داشت است. از همین قبیل است: و إذا نظرت إلیک من ملک و البحر دونک زدتنی نعما یعنی اگر من به تو که پادشاهی بنگرم- به عبارت دیگر، چشم امیدم به تو باشد- در حالی که دریا از تو کمتر است- یعنی گستردگی بخشش تو بیش از دریا است- نعمتهای خود را بر من افزون میکنی». زمخشری میگوید: «دخترکی را از مردم «سرو»- روستایی نزدیک مکه- دیدم که هنگام ظهر، آنگاه که مردم درها را میبندند و برای استراحت به بستر خویش میروند، در کوچهها گدایی میکرد و میگفت: «عیینتی نویظرة إلی اللّه و إلیکم!»، یعنی چشمان کوچک من به خدا و شما دوخته است- که همان معنای چشم داشت را میرساند- بنابراین معنای آیه چنین است: آنان جز از درگاه خداوند توقع نعمت و مرحمت ندارند؛ هم چنان که در دنیا از کسی جز او هراس نداشتند و به کسی غیر او [1] التفسیر و المفسرون، ج 1، ص 106.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی جلد : 1 صفحه : 308