responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 1  صفحه : 197

زبان نرانده است.- وی همچنین می‌گوید:- عمر به خدا پناه می‌برد از مشکلی که در آن قرار گیرد و علی برای حلّ آن حضور نداشته باشد». بلاذری در «انساب الاشراف» این جمله را که عمر می‌گفت: «ما أبقانی اللّه لمعضلة لیس لها أبو الحسن» نقل کرده است.
ابو الطفیل می‌گوید: «علی می‌فرمود: بپرسید از من! بپرسید از من! بپرسید از من درباره کتاب خدای تعالی، به خدا سوگند! هیچ آیه‌ای در قرآن نیست مگر اینکه من می‌دانم در شب نازل شده یا روز ...».
عبد اللّه بن مسعود می‌گوید: «قرآن کریم بر اساس هفت حرف نازل شده است که هر حرف آن دارای ظاهر و باطنی است و علی بن ابی طالب ظاهر و باطن تمام آنها را می‌داند» [1].
ابو عمرو زاهد (261- 345) به روایت از علقمه و او از ابن مسعود نقل می‌کند:
«روزی ابن مسعود در نشستی میان پیروان خود گفت: اگر کسی را نسبت به کتاب خدا از خود داناتر می‌یافتم بار سفر به سوی او می‌بستم. در این هنگام یکی از آن میانه گفت: آیا با علی برخورد کرده‌ای؟ گفت: آری؛ محضر او را درک نمودم و از او دست مایه فراوان آموخته و استفاده‌های کلان برده، قرآن را نزد او خواندم؛ او بهترین و داناترین فرد پس از پیامبر بود. او را دریایی یافتم که چون سیل خروشان بود» [2].
ابن ابی الحدید به قصد اثبات این مدعا که تمامی علوم اسلامی به علی علیه السّلام باز می‌گردد می‌گوید: «از جمله علوم، علم تفسیر است که تنها از او اخذ شده و از آن سرچشمه سرازیر گردیده است و اگر به کتاب‌های نگاشته شده در تفسیر مراجعه شود، صحت این گفتار آشکار خواهد شد؛ زیرا بیشتر دست مایه‌های بر جای مانده در تفسیر یا مستقیما از اوست یا از ابن عباس، و همراهی و ملازمت و جدایی ناپذیری او را از علی همه می‌دانند و شاگردی او نزد علی بر همگان هویداست.

[1] ر. ک: اسد الغابه، ج 4، ص 23- 22. الإصابه، ج 2، ص 509. حلیة الأولیاء، ج 1، ص 65. انساب الأشراف، ص 100، شماره 29. مقصود از «هفت حرف» در این حدیث، هفت بخش است.
[2] سعد السعود، ص 285. بحار الانوار، ج 89، ص 105.
نام کتاب : تفسیر و مفسران نویسنده : معرفت، محمدهادی    جلد : 1  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست