نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 5 صفحه : 56
مخصوصى حضور مييافتند.
(ص 44 و 97 ف و 471 ت و 358 ج 1 كا و 167 ج 13 جم و 113 لس و 403 ج 11 تاريخ بغداد و 3859 ج 5 س و غيره)
كسائى- حكيم مجد الدين
- مكنّى به ابو اسحق يا ابو الحسن از مشاهير و افاضل قدماى شعراى ايرانى عهد سامانيان ميباشد كه در اصل از اهالى مرو بوده و بهمين جهت به كسائى مروزى شهرت يافته است. كسائى بسيار نيكو اعتقاد و مدّاح اهل بيت امجاد ع بوده و اظهار تشيّع ميكرد، بالخصوص در مدح حضرت امير المؤمنين ع اشعار بسيارى بدو منسوب است. علاوه بر قريحه شعريّه صافيه مراتب علميّه او هم مسلّم و بالخصوص در علم صرف بر ديگران مقدّم و مدتى در خدمت آل سامان بود، عهد سلطنت سلطان محمود غزنوى (387- 421 ه ق- شفز- تكا) را نيز دريافته و مدايحى در حق وى گفته است، عاقبت بمرام تصفيه باطن و تهذيب نفس منزوى شد، كلاه فقر در سر و كسوت زهد و ورع در بر كرد و بهمين جهت به كسائى شهرت يافت. سال وفاتش بدست نيامد لكن بعد از ملاحظه تاريخ ولادت او كه سال سيصد و چهل و يكم نوشتهاند با در نظر گرفتن اينكه در كلمات بعضى از ارباب تراجم از معمّرينش شمرده و بطول عمرش موصوف داشتهاند توان گفت كه اواسط قرن پنجم را نيز دريافته است و بناصر خسرو (متخلّص به حجّت) فرستادن قصيده داليه خود، قرينه قويّه بلكه شاهد صادق همين مدّعا ميباشد، اين قصيده در نهايت دقّت و لطافت و فصاحت بوده و در اثبات مراتب فضل و كمالات نفسيّه و متّصف به حكيم بودن او برهانى قاطع ميباشد و از اشعار آن است:
جان و خرد رونده بر اين چرخ اخضرند
يا هردو ان نهفته در اين كوى اغبرند
عالم چرا كه نيست سخنگوى و جانور
گر جان و عقل هردو در اين عالم اندرند
ور در جهان نيند على الحال غايبند
ور غايبند در تن ما چون- كه حاضرند
وانگه كزين مزاج مهيّا جدا شوند
چيزند يا نه چيز و عرضوار بگذرند
گر چيز نيستند برون از مزاج تن
امروز نيز لاشى و مجهول و ابترند
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 5 صفحه : 56