نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 5 صفحه : 46
لفظ فيروز يا فيروزان هم نام نصرانيّت پدرش ميباشد. ظاهر كلام روضات كه صاحب ترجمة را بعنوان معروف بن على مذكور داشته آنكه نام پدرش را بعد از قبول اسلام تبديل بعلى دادهاند. بارى بمناسبت نام اصلى مذكور پدر او را ابن فيروز هم گويند و بسبب مذهب اصلى پدر او را ترسازاده نيز نامند. شبسترى گويد:
بترسازاده ده دل را بيك بار
مجرّد شو ز هراقرار و انكار
معروف، در مراتب سير و سلوك و تجريد و تفريد بىنظير است، صوفيّه و عرفا در حق او ارادتى فراوان و عقيدتى بىپايان دارند، از مشايخ كبارش شمرده و مستجاب الدّعوهاش دانند، قبر او را ترياق مجرّب گفته و از آن استشفا مينمايند، كرامات بسيارى بدو نسبت داده و از اصحاب و مواليان حضرت رضا ع يش مىپندارند بلكه بعضى از ايشان دربان آن حضرتش دانند.
آنچه در روضات الجنّات از كتاب مجلى ابن ابى جمهور احسائى نقل كرده جنيد بغدادى از دست دايى خود سرّى سقطى خرقه ولايت پوشيده و سرىّ هم از معروف كرخى و معروف نيز از دست مبارك حضرت حجة اللّه على بن موسى الرضا ع خرقهپوش ولايت بوده است. از سيد حيدر آملى نيز نظير اين را نقل كرده اين است كه يك سلسله از عرفاى صوفيّه هستند كه سند طريقتى خودشان را بمعروف كرخى ميرسانند و بواسطه او بدان حضرت موصول داشته و بهمين جهت به معروفيه شهرت دارند. ايشان نيز بنام نعمت اللهى و نوربخشى و نقشبندى و سقطيان و جنيديان و غيره بچندين شعبه منشعب هستند و بجهت همين كثرت شعب است كه اين سلسله معروفيّه به ام السلاسل معروف و شرح حال اجمالى سر شعبه هريك از شعبات مذكوره را در همين كتاب بعنوان ولى، شاه نعمت اللّه و نوربخش و بهاء الدين نقشبند و سرى سقطى و جنيد بغدادى نگارش دادهايم. ابن خلّكان نيز گويد كه اخبار و محاسن معروف، خارج از اندازه و حيطه حدّ و شمار است. با اين همه، در هيچكدام از كتب رجاليّه كه بشرح حال هريك از اصحاب و خواصّ و خدّام و موالى ائمّه اطهار عليهم السلام پرداخته و ولادت هريك از مشاهير و مجاهيل و ثقات و ممدوحين
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 5 صفحه : 46