responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 5  صفحه : 251

نموده و با ايشان معاشرت داشت، در اثر رياضات بسيارى بكمالات صورى و معنوى آراسته گرديد، اخيرا در شيراز اقامت كرده و از اشعار او است:

گه عرش خدا گوئى گه سوى سما پوئى‌

آنها كه تو ميجوئى در روى زمين باشد

گر باده خرابت كرد، هم باده كند آباد

اين خانه خرابان را تعمير چنين باشد

با هم‌نفس ناجنس، يك دم نتوان بودن‌

بشكن سروپايش را گر روح امين باشد

در مذهب ميخواران، هستى نكنى رستى‌

چون نيست شوى محوى، هستى همه آن باشد

پيش از هزار و دويست و شصتم هجرت در شيراز وفات يافت و سال آن معلوم نيست.

(491 ض)

محيط- ميرزا معصوم‌

- فراهانى، پسر ميرزا بزرگ قائم‌مقام، از شعراى باكمال عهد خود بوده و از اشعار او است:

اى طرّه يار آفت دلهاى پريشان‌

از چيست كه دائم چو منى بيسروسامان‌

مفتون به كه‌اى، اى همه دلها بتو مفتون‌

بيجان ز چه‌اى، اى همه جانها ز تو بيجان‌

در سال هزار و دويست و سى و پنجم هجرت درگذشت. (ص 473 ج 2 مع)

محيى گيلانى-

همان محيى الدين عبد القادر بن ابى صالح مذكور ذيل است.

محيى لارى-

از شعراى ايرانى، از مردم شهر لار، از شاگردان ملا جلال دوانى (متوفّى بسال نهصد و اندى) بوده و زمان شاه تهماسب صفوى (930- 984 ه ق- ظل- ظفد) را نيز ديده است. بزيارت بيت اللّه الحرام رفته و در مراجعت يك مثنوى موسوم به فتوح الحرمين نظم كرده است و از او است:

بهر توام كشند و تو آهى نميكنى‌

اى سنگدل چه آه، نگاهى نميكنى‌

سال وفاتش بدست نيامد. (ص 4232 ج 6 س)

محيى الدين- ابن العربى‌

- ذيلا بعنوان محيى الدين عربى مذكور است.

محيى الدين- احمد بن ابراهيم بن محمد

- بعنوان نحاس خواهد آمد.

محيى الدين- احمد بن على‌

- قرشى بعنوان بونى نگارش يافته است.

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 5  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست