نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 84
محمد بن موفق خبوشانى بوده و شرح حال او بعنوان نجم الدين در اين كتاب خواهد آمد.
(ص 292 ج 1 كا)
عاقل
خواجه محمد- از شعراى هندوستان و از احفاد شيخ احمد زندهپيل سالف الترجمة (بعنوان جامى احمد) ميباشد مدتى در خدمت محمد اعظم شاه بود و عاقبت انزوا نموده و از او است:
بصحرائى كه گرديدم شهيد ناز خوش چشمان
چراغان است از چشم غزالان بر مزار من
در سال هزار و صد و چهل و سيم هجرى قمرى درگذشت.
(ص 3047 ج 4 س)
عاقلا
محمد تقى- از شعراى ايرانى عهد صفويّه ميباشد كه در سخنسنجى بىنظير و به عاقلا متخلّص و بحدى سبكروح بود كه از استماع معنى لطيف، حالتى ديگر او را دست ميداد، سرى پرشور داشته و هيچگاه بىشور و محبت نبودى و از او است:
بسكه جهان تيرهگى اندود شد
آب در آئينه گلآلود شد
تخم، در اين خاك ميفشان دلير
دانه، بدهقان كشد از خوشه تير
در عهد شاه عباس ثانى (1052- 1078 ه قمرى) وفات يافته و سال آن بدست نيامد.
(ص 292 تذكره نصرآبادى)
عاقول عاقولى
در اصطلاح رجالى اولى لقب خالد عاقول، دويمى على بن خالد و شرح حال ايشان موكول بدان علم شريف است.
عالم
در اصطلاح درايه و احاديث و اخبار كنايه از وجود مقدس حضرت امام موسى بن جعفر ع بوده و گاهى بحضرت امام صادق ع نيز اطلاق نمايند و در اصطلاح رجالى لقب يحيى صاحب الديلم است كه بهمين عنوان صاحب الديلم مذكور افتاده است.
عالم بغدادى
ابراهيم بن اسحق- كه بعنوان حربى مذكور داشتيم.
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی جلد : 4 صفحه : 84