responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 83

كه در سال هزار و دويست و شصت و نهم هجرت تأليف شده است. سال وفاتش بدست نيامد.

(ص 70 ج 5 ذريعه)

عاضد عبيدى‌

عبد اللّه بن يوسف بن حافظ- عبد المجيد، مكنّى به ابو محمد، ملقّب به عاضد، چهاردهمين خليفه فاطمى عبيدى مصرى و آخرين ايشان بوده و اساميشان بطور اجمال تحت عنوان فاطميون تذكّر داده خواهد شد. موافق آنچه ضمن شرح حال ظافر عبيدى اشاره نموديم، عاضد، در ماه رجب پانصد و پنجاه و پنجم هجرت بعد از وفات عموزاده‌اش فائز وارث خلافت گرديد، پدرش يوسف، يكى از دو برادر ظافر است كه بعد از قتل او بدست وزيرش عباس كشته شدند. عاضد در مذهب تشيّع رسوخ تمام داشته و وزيرش هم صالح بن رزيك بوده است.

عاضد شبى در خواب ديد كه در مصر عقربى از مسجد بيرون آمد و او را نيش زد، بعضى از اهل تعبير گفتند از كسى كه مقيم آن مسجد باشد صدمه و گزندى بوى ميرسد پس والى مصر را گفتند كه آن مسجد را تفتيش كند و مقيم آن را هركس باشد نزد عاضد حاضر نمايد. والى بمسجد رفت، فقط يكى از صوفيّه را ديد كه در آنجا اقامت دارد او را نزد عاضد آوردند. بعد از استيضاح از وطن اصلى او و سبب آمدن و وقت آمدن بمصر، جواب مساعد داد، چون ناتوانى و بى‌نوائى آن صوفى معلوم گرديد چيزى هم بدو عنايت كرد، التماس دعاى خير نموده و اذن برگشتن داد او نيز بهمان مسجد رفته و ميبود تا آنكه صلاح الدّين ايّوبى ظهور كرد، بديار مصر استيلا يافت، در حبس و توقيف عاضد از علماى وقت استفتا نمود، همه‌شان باستناد اينكه عاضد و اتباع او فاسد العقيدة هستند، صحابه را سبّ نموده و هتك حرمتشان مينمايند حكم بجواز حبس دادند. از كسانى كه اصرار بسيار داشتند يكى هم، همان مرد صوفى مذكور بود كه از عاضد و اتباع او سلب ايمان كرده و بديهاى ايشان را بشمار ميآورد پس تعبير آن رؤياى عاضد بصحت پيوست.

عاضد شب دوشنبه دهم يا يازدهم محرّم پانصد و شصت و هفتم هجرت درگذشت و خلافت فاطميّون (عبيديون) بموت او منقرض گرديد. مخفى نماند كه مرد صوفى مذكور

نام کتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب نویسنده : مدرس تبریزی، محمدعلی    جلد : 4  صفحه : 83
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست