1. منظور از نظام تربيتي، مجموعهي منظمي از گزاره ها و گفتارهايي است که اصول، مباني، اهداف و روش هاي تربيتي را تشکيل مي دهند.
2. بحرانهاي فردي و اجتماعي و رابطهي آن با ضعف اعتقادات ديني و
نيز ابطالپذيري و ناتواني عقل و تجربه در شناخت تمام نيازهاي واقعي انسان و
نيازمندي تمام انسانها در همهي عصرها به تربيت و رشد و هدايت و هم چنين
تفسير دنيا و آخرت به عنوان دو چهرهي يک حقيقت و تاثير رفتارهاي دنيوي در
صورت خاص اخروي و توجه به ابعاد مادي و معنوي يا جسماني و روحاني انسان،
به عنوان براهين و دلايل بيرون متون ديني، ضرورت ارتباط دين و نظام تربيتي
را اثبات ميکنند؛ گر چه قلمرو دين درآن نظام را توضيح نمي دهند.
3. وحدت موضوع و اهداف دين با نظام تربيتي که عبارت است از انسان و
رشد و تربيت و تزکيه و هدايت او بيان گر ارتباط وثيق و محکم ميان آن دو
حقيقت است. اين نکته کاملاً از آيهي دوم سورهي شريفه جمعه که مي فرمايد: هو الذي بعث في الاميين رسولاً منهم يتلوا عليهم آياته و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمه[1] آشکار مي شود.
4. در متون ديني يعني قرآن و روايات پيشوايان دين گزاره هاي توصيفي
و توصيه اي فراواني در قلمروهاي گوناگون علوم انساني، خصوصاً تعليم و
تربيت به چشم مي خورد. اين گزارهها به دو دسته تقسيم مي شوند: نخست
گزارههايي که به صراحت
[1] جمعه، 2؛ اوست آن کس که در ميان بي سوادان فرستادهاي از
خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و
حکمت بديشان بياموزد.