و روان پزشکان، با فعاليتها و پژوهشهاي آماري دقيق به اين نتيجه
رسيدهاند که توکل به خدا علاوه بر کاهش درد و اضطراب بيماران، عامل مهمي
در بهبودي سريع آنهاست.
يکي از اهداف اقتصاد اسلامي توازن و تعادل اقتصادي است، به گونهاي که هر گونه اسراف و امساک در جامعهي اسلامي نفي گردد.
وَ الَّذِينَ اِذَا اَنْفَقُوا لَم يسْرِفُوا وَ لَمْ يقْتُرُوا وَ کَانَ بَينَ ذلِکَ قَوَاماً[1]؛ صالحان کساني هستند که وقتي انفاق ميکنند اسراف و امساک نميورزند و ميان آن دو، راه اعتدال را در پيش ميگيرند.
وَ لاَتَجْعَلْ يدَکَ مَغْلُولَهً اِلَي عُنُقِکَ وَ لاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً[2]؛ نه دستت را بسته به گردن قرار ده، و نه به تمامي آن را باز نگهدار،
پس آن وقت تهيدست به حالت ملامت بنشيني. از دو آيهي اخير استفاده ميشود
که هدف اقتصاد اسلامي، توازن و تعادل اقتصادي است و حتي در مقولهي انفاق
که ارزش ديني شمرده ميشود، اسراف و امساک روا نيست.
2-2-3. استقلال و عدم وابستگي اقتصادي
وَلَن يجْعَلَ اللهُ لِلْکَافِرِينَ عَلَي المُوْمِنِينَ سَبِيلاً
؛ و هرگز خدا راهي براي کافران عليه مومنان قرار نداده است. از اين آيه
استقلال در تمام زمينهها، از جمله استقلال و عدم وابستگي اقتصادي استفاده
ميشود.
منظور از استقلال و عدم وابستگي اقتصادي در يک کشور آن است که
در تامين منافع اقتصادي و بهرهوري از سرمايهي کارشناسي و ساير زمينههاي
اقتصادي به ديگر جوامع وابسته نباشد و بتواند با پرورش استعدادها و ارتقاي
علمي جامعه، حداکثر نيازهاي خود را رفع نمايد. استقلال اقتصادي به اين معنا
نيست که يک جامعه تمام نيازمنديهاي خود