نميدانستيد و خداوند براي شما گوش و چشم و دل آفريد؛ شايد سپاسگزار باشيد.
مهمترين ابزار معرفت، چشم و گوش (براي تحصيل علم حصولي) و قلب
(براي تحصيل علم حضوري) است؛ البته انسان در بدو تولد از يک سري علوم غريزي
و فطري و غير اکتسابي برخوردار است آيهي مذکور به علوم اکتسابي و آگاهانه
نظر دارد.
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ
الْاِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ
بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْاِنْسَانَ مَا لَمْ يعْلَمْ[1]؛ بخوان به
نام پروردگارت که آفريد. انسان را از خون بسته خلق کرد. بخوان که
پروردگارت گراميترين است. آن که با قلم آموخت و به آدمي آنچه را نميدانست
آموزش داد.
3. فطرت خدا آگاه
وَ إِذْ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ
ذُرِّيتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَي أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ
قَالُوا بَلَي شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا يوْمَ الْقِيامَهِ إِنَّا کُنَّا
عَنْ هذا غَافِلِينَ[2]؛ و هنگامي را که پروردگارت از پشت فرزندان
آدم ذريهي آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت که آيا پروردگار
شما نيستم؟ گفتند: چرا گواهي داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين
(امر) غافل بوديم.
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّينَ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللهِ
الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللهِ ذلِکَ
الدِّينُ الْقَيمُ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ يعْلَمُونَ[3]؛
پس روي خود را با گرايش تمام به حق، به سوي اين دين کن، با همان سرشتي که
خدا مردم را برآن سرشته است. آفرينش خداي تغييرناپذير نيست. اين است همان
دين پايدار، ولي بيشتر مردم نميدانند.
4. وجود عنصر ملکوتي و روح الهي
الَّذِي أَحْسَنَ کُلَّ شَيءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَاَ خَلْقَ
الْإِنسَانِ مِن طِينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَهٍ مِن مَاءٍ
مَهِينٍ، ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَکُمُ
السَّمْعَ وَ الأَبْصَارَ وَ الْافْئِدَهَ قَلِيلاً مَّا تَشْکُرُونَ[4]؛ او همان کسي است که هر چه را آفريد، نيکو آفريد؛ و آفرينش انسان را از گِل