عقل و مشتقات آن در قرآن کريم به معناي درک، فهم، قوّهي تشخيص
حق و باطل و خير و شر در حدود 49 بار تکرار شده است. به نمونههاي ذيل
توجّه ميکنيم:
وَ تِلْکَ الْاَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا يعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ[1]؛ اين مثلها را براي مردم ميزنيم، و جز دانايان آنها را درک نميکنند.
وَ قَدْ کَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يسْمَعُونَ کَلَامَ اللهِ ثُمَّ يحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ[2]؛ گروهي از ايشان کلام خدا را ميشنيدند؛ سپس آن را تغيير ميدادند. بعد از آن که آن را تعقّل کرده بودند.
علامه طباطبايي ميفرمايد: کلمهي عقل در اصل به معناي بستن و گره
زدن است و به همين دليل ادراکاتي که انسان دارد آنها را در دل پذيرفته و
عقد قلبي نسبت به آنها بسته، عقل ناميدند و نيز مدرکات آدمي را و آن
قوّهاي را که درخود سراغ دارد و به وسيلهي آن خير و شر و حق و باطل را
تشخيص ميدهد عقل ناميدند و در مقابل اين عقل، جنون و سفاهت و حماقت و جهل
است که جامع همهي آنها کمبود نيروي عقل است. [3]
البته در قرآن واژههاي مترادف با عقل، همچون: «فقه»، «فکر»،
«فهم»، «ذکر»، و «يقين» در آيات اسراء: 44، انعام: 98، يونس:24، حشر: 21،
آل عمران: 191، انبياء: 79، مريم: 68، بقره: 221، رعد: 2، و جاثيه: 20 به
کار رفته است.
3-1-3-5. عقل در روايات
عقل در روايات معصومين (ع) به معناي لغوي و اصطلاح قرآني آن به کار رفته است. رسول اکرم (ص) در پرسش از عقل فرمودند: ان العقل عقال من الجهل و النفس مثلُ اَخْبثَ الدَّواب فان لم تَعْقِل حارَتْ فالعقل عقالٌ من الجهل
؛ همانا عقل عقال و پابند ناداني است و نفس (انسان) همانند بدترين جانوران
است؛ پس اگر عقال نبندد نابود ميگردد؛ پس عقل به بند کشيدن جهل است. [4]