نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 59
ابو سليمان دارانى مىگويد: «خوردن غذاهاى خوب باعث خشنودى از
خداى عزّ و جلّ مىشود و اين غذاهاى خوب با نوشيدن آب سرد و ريختن آب ولرم
موقع شستن بر روى دست كامل مىشوند.» مىگويند وقتى كه سر سفره سبزى باشد،
فرشتگان حاضر مىشوند، پس بودن سبزى نيز مستحبّ است، علاوه بر آن كه سبزى
زينت سفره است.
در خبر است: «مائدهاى كه بر بنى اسرائيل نازل شد همه نوع سبزى
داشت، بجز ترّه. از جمله ماهيى در آن مائده بود كه كنار سرش سركه و كنار
دمش نمك بود و هفت گرده نان بود كه روى هر گرده نان مقدارى زيتون و دانه
انار وجود داشت.»، و تمام اينها اگر در سفرهاى جمع باشد موافق طبع خواهد
بود.«43»
3- از انواع غذاها بهترين آنها را مقدّم بدارد
تا اينكه هر كس مايل باشد به مقدار لازم از آن بخورد و پس از آن
چيز زيادى نخورد حال آن كه عادت مردم مرفّه آن است كه اول غذاهاى عادى را
مىآورند تا اينكه پس از آن اشتهاى انسان با ديدن غذاى خوب دوباره تحريك
شود كه اين خلاف سنّت است، زيرا خود حيلهاى براى پر خورى است.
روش پيشينيان آن بود كه همه نوع غذا را با هم مىآوردند و تعداد
زيادى بشقاب روى سفره قرار مىدادند تا هر كس هر چه مايل است بخورد و اگر
تنها يك نوع غذا موجود باشد به آنان ياد آورى كند، تا مهمانان به مقدار
نياز از آن برخوردار شوند و منتظر غذاى بهتر نمانند. درباره جوانمردى نقل
مىكنند كه وى روى كاغذى نام غذاهاى مختلفى را كه حاضر مىكرد مىنوشت و
آنها را به مهمانان عرضه مىكرد.
يكى از بزرگان مىگويد: «بزرگى در شام نوعى غذا در اوّل براى من
آورد. گفتم رسم ما در عراق اين است كه اين نوع غذا را در آخر مىآوريم.
گفت: رسم ما در شام نيز همين گونه است. امّا او غذاى ديگرى نداشت و از اين
جهت من شرمنده شدم!» ديگرى مىگويد: «گروهى در يك مهمانى شركت داشتيم.
ميزبان ما چند نوع كلّه پاچه بريان شده كه برخى پخته و برخى خشكيده بود
آورد و ما غذا نمىخورديم و منتظر
«43» به درالمنثور ج 2 ص 347 مراجعه كنيد
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 59