نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 435
هر چند كه مشهور به عقل و ورع باشد و هر گاه با كسى مشورت كردى
كه عقلت او را باور دارد، در نظرى كه او داده، با او مخالفت مكن هر چند كه
نظر او بر خلاف مقصود تو باشد زيرا نفس در برابر سخن حق سركشى مىكند در
حالى كه مخالفت نفس در برابر حقايق آشكارتر است.»
غزالى گويد: اين بود مجموعه حقوق دوستى كه يك بار به اجمال و بار
ديگر به تفصيل بيان كرديم و اين حقوق به طور كامل ادا نمىشود، مگر اين كه
انسان به زيان خود و به سود دوستان عمل كند، نه به سود خود و زيان ايشان، و
خود را به منزله خدمتگزار ايشان بداند و با تمام وجود مقيّد به اداى حقوق
آنان باشد.
امّا چشم، به اين ترتيب كه به ايشان با همان نظر محبّتى كه در او
سراغ دارند، بنگرد و خوبيهاى آنها را ببيند و عيبهايشان را ناديده بگيرد و
در وقت توجّه ايشان به او و سخن گفتن با او چشم از ايشان برنتابد. نقل
كردهاند كه پيامبر (ص) «به همه همنشينانش به طور يكسان نگاه مىكرد»«77» و
كسى كه به سخن او گوش فرا مىداد تصوّر مىكرد از همه كس نزد آن حضرت
گرامىتر است تا آن جا كه تمام نشست، گوش دادن، سخن گفتن و لطف پرسش و
توجّهش به همنشين خود بود، و مجلسش مجلس حيا، فروتنى و امانت بود. آن
بزرگوار بيش او هر كس به روى اصحابش تبسّم مىكرد و مىخنديد و از سخنان
آنها بيش از همه ابراز شگفتى مىكرد و خنده اصحاب، در نزد آن بزرگوار به
پيروى از عمل او و براى احترام به او، لبخند و تبسّم بود.
اما با گوش، به اين ترتيب كه سخن آنها را به منظور لذّت بردن از
شنيدن آن، بشنود و آن را تصديق و از آن ابراز خشنودى كند و با ايراد و نزاع
و مداخله و اعراض، سخن ايشان را قطع نكند و اگر موردى پيش آمد از آنها
معذرت بخواهد و گوشش را از شنيدن آنچه مورد رضاى آنها نيست نگه دارد.
[77] در کافي، ج 2، ص 671 به اسناد خود نقل
شده است: رسول خدا (ص) نگاههاي خود را ميان اصحابش تقسيم ميکرد؛ گاهي به
اين و گاهي به آن به طور مساوي مينگريست.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 435