نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 427
دوستىاش را با تو حفظ كرد، اين مقدار از دوستى بسيار است.
آوردهاند كه شافعى در بغداد با مردى دوست شد، سپس آن دوستش به
حكومت سرزمين سيبين رسيد از اين رو رابطه قبلى وى دگرگون شد. شافعى اين
اشعار را نوشت و براى او فرستاد:
اذهب فودّك عن فؤادى طالق *** أبدا و ليس طلاق ذات البين
فإن ارعويت فانّها تطليقة *** و يدوم ودّك لى على ثنتين
و إن امتنعت شفعتها بمثالها *** فيكون تطليقين فى حيضين
و اذا لثّلاث اتتك منّى بتّة *** لم تغن عنك ولاية السيبين«63»
بدان كه شرط وفا نيست در جايى كه دوست راجع به امر دينى مخالفت
با حق كند، و با نظر وى موافقت كنند، بلكه شرط وفا مخالفت با اوست و خلاصه
آن كه وفادارى به دوستى دليل كمال آن است.
احنف گويد: دوستى گوهر ظريفى است هر گاه آن را حفظ نكنى در معرض
آفات خواهد بود. بنابراين با فرو خوردن خشم از آن پاسدارى كن تا راه بهانه
را بر آن كه نسبت به تو ستم كرده، ببندى و به وسيله مقام رضا آن را حفظ كن
تا فضل خود و تقصير برادرت را بزرگ نبينى. از جمله آثار صدق و اخلاص و وفاى
كامل، آن است كه انسان از دورى دوست سخت بىتاب و از عوامل دورى طبعا
متنفّر باشد چنان كه گفتهاند:
وجدت مصيبات الزمان جميعها *** سوى فرقة الاحباب هيّنة الخطب«64»
ابن عيينه كه اين بيت را سروده، مىگويد: مدتها با مردمانى بودم و
سى سال است كه از ايشان جدا شدهام، اما تصوّر نمىرود كه حسرت آنان از
دلم رفته باشد.
[63] برو، محبت تو از دلم براي هميشه بيرون
شد، در حالي که جدايي ما از نوع طلاق باين نيست. اگر دوست توجّه کني،
ميفهمي که عمل تو نوعي طلاق دادن است، دوستي تو با من به دو طرف، دوام
داشت اما اگر تو مانع برابري دوستي با دوستي باشي، دو طلاق در دو عادت
ماهانه خواهد بود (که در آن صورت راه بازگشتي نيست.) و هرگاه ناگزير از طرف
من طلاق سوّم به سراغ تو بيايد، ديگر حکومت سيبين نيز تو را بينياز
نخواهد کرد.
[64]- تمام مصيبتهاي روزگار را ديدم، در حالي که جز دوري دوستان همه آنها رويداد سهل و آسان بود.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 427