responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 421

تو نسبت به برادرت سختگيرى. امّا اگر دوستت به طورى كه قابل تحسين نباشد از كار در آمد شايسته آن است كه بر او خشم نگيرى، در صورتى كه بتوانى هر چند كه اين غير ممكن است چرا كه گفته‌اند: هر گاه موجبات خشم كسى فراهم شود و او خشمگين نشود الاغ است و رضايت هر كسى را كه بخواهند و او راضى نشود، شيطان است. بنابراين نه الاغ باش و نه شيطان و خودت به نيابت از برادرت، از قلبت بخواه تا راضى شود و مبادا با نپذيرفتن آن شيطان شوى و بعضى گفته‌اند: خذ من خليلك ما صفى دون الّذى فيه الكدر فالعمر اقصر من معاتبة الخليل على العثر«43».

هر گاه برادرت، چه دروغ و يا راست عذر خواهى كرد، عذرش را بپذير، پيامبر (ص) فرمود: «هر كه برادرش عذرخواهى كند و او نپذيرد، گناهى مانند گناه مأمور ماليات را دارد.»«44»

پيامبر (ص) فرمود: «مؤمن زود خشمگين مى‌شود و زود هم خشنود مى‌گردد.»

بنابراين مؤمن را به خشمگين نشدن توصيف نكرده است، و خداى تعالى فرموده است:

وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ«45» و نفرمود: فاقدين غيظ، اين بدان سبب است كه عادت بر آن نيست كه انسانى مجروح شود و دردش نگيرد، بلكه عادت بر آن است كه صبر و تحمّل كند و همچنان كه آزردگى به وسيله زخم از طبيعت بدن آدمى است آزردگى به وسيله عوامل خشم نيز از طبيعت قلب است كه امكان از بين بردن آن نيست ولى كنترل و فرو نشاندن آن و عمل بر خلاف مقتضاى آن ممكن است زيرا مقتضاى خشم تشفّى و انتقام و مجازات است در حالى كه ترك عمل به مقتضاى آن ممكن است، شاعرى مى‌گويد: و لست بمستبق اخا لا تلمّة على شعث اىّ الرّجال المهذّب«46».


[43] از دوستت صفاهايش را بگير و کدورتها را ترک کن زيرا عمر کوتاهتر از آن است که دوست را به خاطر لغزشش سرزنش کني.

[44]- اين حديث را ابن ماجه در سنن خود، از حديث جوزان به شماره 3718 نقل کرده است.

[45]- آل عمران / 134: و خشم خود را فرو مي‌برند.

[46]- من به برادرم پيشي نمي‌گيرم، در حالي که هيچ فرد پاکيزه‌خويي با پريشان ساختن برادرش او را نمي‌آزارد.

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 421
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست