نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 413
تا بدنش را بخاراند. آن ديگرى نيز ايستاد. ابو درداء گريه كرد و
گفت: برادران در راه خدا اين چنين همكارى مىكنند و هر گاه يكى از آنها
بايستد ديگرى نيز مىايستد. با هماهنگى اخلاص و صميميت كامل مىشود و هر كه
در برادرى مخلص نباشد منافق است و اخلاص عبارت است از همسان بودن نهان و
آشكار، زبان و دل و باطن و ظاهر و در حضور جمع و در تنهايى. در حالى كه
اختلاف و تفاوت در يكى از اين موارد بر هم زننده دوستى است و چنين چيزى
فساد در دين و ناشايستگى در طريق مؤمنين است و هر كس در خودش اخلاص در
دوستى را نمىبيند جدايى و گوشهگيرى برايش بهتر از برادرى و دوستى است
زيرا حق دوستى سنگين است و جز شخص محقّق تحمّل آن را ندارد و ناگزير اجر و
مزد فراوان دارد و جز آدم موفّق، كسى به آن نمىرسد. از اين رو گفتهاند:
با همسايه خوب رفتار كن تا مسلمان باشى، يا با رفيقت خوب رفاقت كن تا مؤمن
باشى«37» ببين چگونه ايمان را پاداش رفاقت و اسلام را جزاى همسايگى قرار
داده است، و فرق بين فضيلت ايمان و فضيلت اسلام به ميزان تفاوت بين دشوارى
اداى حق همسايه و اداى حق رفاقت است زيرا رفاقت در حالات مختلف و پشت سر هم
بلكه همواره حقوق زيادى را مىطلبد در صورتى كه همسايگى تنها حقوق خاصى را
در اوقات خاص به طور غير مداوم مىطلبد و از آن جمله است، آموزش و خير
انديشى، زيرا نياز برادرت به دانش كمتر از نياز به مال نيست. پس اگر
توانايى علمى داشتى بايد از فضل خود بر او ارزانى دارى و او را بدانچه در
دين و دنيا سودمند است راهنمايى كنى.
پس اگر او را تعليم دادى و ارشاد كردى اما او مطابق علمش عمل نكرد
بايد او را نصيحت كنى، به اين ترتيب كه زيانهاى آن كار و فوايد ترك آن را
يادآورى نمايى و او را از ناگواريهاى دنيا و آخرت بترسانى تا از آن كار
منزجر شود و معايب او را به وى
[37] بخش اول اين حديث را ابن ماجه به شماره
4217 در ضمن حديثي به سند حسن از ابوهريره نقل کرده که در آن جا – به جاي
مُسلِماً – مُؤمِناً آمده است. عراقي گويد: قضاعي در مسند الشهاب با همين
عبارت مصنّف نقل کرده است.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 413