نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 412
مىفرمايد: أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ
مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ«36». و فرشتهاى كه مطالعات روح را از لوح محفوظ
به صورت مثالهاى محسوس تجسّم مىبخشد، غيبت را به خوردن گوشت مردار تشبيه
مىكند تا هر كس در عالم رؤيا ديد كه گوشت مردار مىخورد بداند كه او از
مردم غيبت مىكند زيرا آن فرشته مناسبت و مشاركت را بين آن چيز و شبيهش در
معنايى كه به منزله روح است، نه از لحاظ صورت ظاهر، رعايت مىكند. بنابراين
پشتيبانى از برادران در دفع نكوهش دشمنان و سرزنش سرزنش كنندگان ضمن عقد
برادرى واجب است.
مجاهد گويد: در پشت سر برادرت هميشه از او چنان ياد كن كه دوست دارى
او نيز در پشت سرت از تو ياد كند. بنابراين تو درباره او دو معيار دارى:
يكى آن كه فرض كنى آنچه درباره او گفته مىشود اگر درباره تو گفته شود و
برادر تو حاضر باشد، دوست داشتى كه برادرت درباره تو چه بگويد، پس سزاوار
است در برابر آن كه متعرّض آبروى اوست مقابله به مثل شود و دوم آن كه فرض
كنى او پشت ديوار حاضر است و به سخنان تو گوش مىدهد و گمان دارد كه تو از
حضور او بىخبرى در اين صورت در قلب تو نسبت به يارى او در حالى كه صداى تو
را مىشنود و تو را مىبيند، آنچه مىگذرد شايسته است كه در نبودن او نيز
همان بگذرد. يكى از بزرگان گفته است: هيچ گاه در غياب برادرم از وى ياد
نكردم مگر اين كه تصور كردم نشسته و حضور دارد، از اين رو درباره او آنچه
را كه دوست دارد بشنود، گفتم: يكى ديگر از بزرگان گويد: هيچ وقت سخن از
دوستم نرفته است، مگر آن كه خودم را به جاى او تصوّر كردهام و درباره او
گفتهام نظير آنچه را كه دوست داشتم درباره من بگويند: و اين است دوستى
اسلام، به اين ترتيب كه براى برادرش نمىپسندد، مگر آنچه را كه براى خود
مىپسندد.
ابو درداء دو گاو نر را مشاهده كرد كه مزرعهاى را شخم مىزدند. يكى از آنها ايستاد
[36] حجرات / 12: آيا کسي از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخوردي (به يقين) همه شما از اين امر کراهت داريد، ...
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 412