نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 410
رفيق مردگان است. حال آن كه هدف از دوستى استفاده از دوستان است،
نه رهايى از آزارشان امّا معناى سكوت، آزار نرساندن است. بنابراين بايد به
زبان اظهار دوستى كند و از احوال او جويا شود كه اين احوالپرسى لازم است
مانند سؤال از عارضهاى اگر پيش آمده است، و اظهار دلگيرى از آن جهت و هم
از تأخير بازيافتن عافيت از آن همچنين لازم است در برابر تمام احوالى كه
باعث ناراحتى او مىشود، هم به زبان و هم در عمل ابراز ناراحتى كند و نسبت
به تمام حالاتى كه باعث خشنودى اوست سزاوار است كه مشاركت خود را به خشنودى
از آنها ابراز كند و معناى برادرى شريك و سهيم بودن در خوشى و ناخوشى است.
پيامبر (ص) فرمود: «هر گاه كسى از شما برادر خود را دوست مىدارد
بايد او را مطّلع سازد»«32» البته اين دستور به اظهار دوستى از آن جهت است
كه بر محبّت مىافزايد، زيرا اگر او بداند تو دوستش مىدارى او هم ناگزير
طبعا تو را دوست خواهد داشت. پس هر گاه دانستى كه او نيز تو را دوست
مىدارد، ناگزير محبّت تو نيز افزون مىشود. بنابراين محبت از دو طرف
همواره افزون و چند برابر خواهد شد و دوستى دو جانبه ميان مؤمنان مطلوب شرع
و محبوب دين است، از اين رو پيامبر (ص) در آن باره راهنمايى كرده و فرموده
است: «هديه دهيد و يكديگر را دوست بداريد.»«33»
از جمله عوامل جلب محبّت اين است كه در غياب و حضور با بهترين نامها
دوستش را بخواند، كه گفتهاند: سه چيز است كه دوستى برادرت را نسبت به تو
خالص مىگرداند: يكى آن كه هر وقت او را ملاقات كردى تو آغازگر سلام باشى،
دوم آن كه در مجلس براى او جا باز كنى، و سوم آن كه او را با بهترين نامش
بخوانى.
و نيز در نزد كسى كه توصيف از او تأثيرى دارد، او را بدانچه از
حالات نيكويش مىشناسى ستايش كنى، زيرا اين خود از بزرگترين عوامل در جلب
محبت است،
[32] اين حديث را ابوداوود در جلد 2، صفحه 626
سنن خود و ابن سنّي در عمل اليوم و الّليله، ص 55 و احمد در جلد 4، صفحه
130 کتاب خود از مقدام بن معديکرب نقل کردهاند.