نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 409
نادانى و جهل است و دشمنى را هدفى جز اين نيست. پس چگونه برادرى و
يكرنگى را مىتواند به همراه داشته باشدي ابن عبّاس از رسول خدا (ص) نقل
كرده است كه فرمود:
«با برادرت مجادله و مزاح مكن و به او وعدهاى نده كه خلاف كنى.»«30»
و فرموده است: «شما با مال و ثروتتان نمىتوانيد به مردم گشايش
بخشيد، ليكن بايد آنها همواره از شما گشادهرويى و خوشخويى ببينند»«31» و
مجادله با حسن خلق منافات دارد.
پيشينيان درباره دورى جستن از مجادله تا آن جا منع كردهاند كه جاى
هيچ پرسشى را باقى نگذاشتهاند و گفتهاند: هر گاه به برادرت گفتى از جا
برخيز! او پرسيد به كجاي پس با او رفاقت نكن، بلكه مىگويند: سزاوار آن است
كه او از جا برخيزد و نپرسد. سليمان دارانى مىگويد: من در عراق دوستى
داشتم و هر گاه مشكلى داشتم نزد او مىرفتم و مىگفتم: مقدارى از مالت را
به من بده. او كيسه پولش را به طرف من مىانداخت و من هر چه مىخواستم
برمىداشتم، تا اين كه روزى نزد او رفتم و گفتم: به مبلغى نياز دارم، گفت:
چقدر مىخواهىي با اين پرسش شيرينى محبّت او از دلم بيرون شد.
ديگرى گويد: هر وقت از برادرت مالى خواستى و گفت: مىخواهى چه كنىي در حقيقت حق برادرى را ترك كرده است.
بدان كه قوام اخوّت به توافق در گفتار و رفتار و محبّت است. ابو
عثمان حير مىگويد: موافقت با برادران بهتر از محبت و مهربانى با ايشان است
و مطلب چنان است كه وى گفته است.
حق چهارم: حق بر زبان به سخن گفتن است.
برادرى و دوستى همان گونه كه مقتضى سكوت در برابر ناپسنديهاست،
مقتضى گفتن سخنان پسنديده نيز هست حتى اظهار خوبيها در دوستى اهميت خاصّى
دارد، زيرا كسى كه به سكوت تنها پسنده كند،
[30] اين حديث را ترمذي در جلد 8، صفحه 160 کتاب خود آورده است.
[31]- اين حديث را حاکم در جلد 1، صفحه 124 کتاب خود نقل کرده است.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 409