responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 302

اما اخبار، وقتى كه رسول خدا (ص) فرمانروايان ستمگر را توصيف مى‌كند مى‌فرمايد: «هر كه از آنها فاصله گرفت نجات يافت و هر كه از ايشان دورى جست سالم ماند- يا ممكن است سالم بماند- و هر كه با ايشان وارد در امور دنياى آنها شد، از ايشان است»«1» و اين از آن جهت است كه هر كه از ايشان دورى كرد از گناه ايشان در امان است، اما از عذاب عمومى آنان- اگر بر آنان نازل شود- به خاطر ترك مخالفت و ستيز در امان نمى‌ماند.

پيامبر (ص) فرمود: «بعد از من فرمانروايانى خواهند بود كه دروغ مى‌گويند و ستم مى‌كنند، پس هر كس دروغ آنها را تصديق كند و به ستمگرى آنان كمك كند از من نيست و من از او نيستم و در كنار حوض كوثر بر من وارد نشود.»«2»

در خبر است: «بهترين فرمانروايان كسانى هستند كه نزد دانشمندان مى‌آيند و بدترين دانشمندان كسانى هستند كه نزد فرمانروايان مى‌روند.»«3»

و در خبر است: «علما از طرف پيامبران تا وقتى كه با پادشاه معاشرت نكرده‌اند بر بندگان خدا امين هستند، و همين كه معاشرت كردند به پيامبران خيانت كرده‌اند از ايشان بترسيد و از آنان دورى كنيد.»«4»

مى‌گويم: از طريق خاصه (شيعه) روايتى است در كافى به اسناد خود از محمد بن عذافر به نقل از پدرش كه مى‌گويد: امام صادق (ع) فرمود: «اى عذافر به من اطّلاع دادند كه با ابو ايّوب و ربيع معامله دارى، چگونه خواهد بود حال تو آنگاه كه ندا دهند تو را در ميان ياران ستمگراني راوى گويد پدرم سخت غمگين و متأثر شد. امام ابو عبد الله (ع)


[1] اين حديث را طبراني از حديث ابن عباس با سند ضعيف – به طوري که در المغني آمده، نقل کرده است و احمد و ابويعلي نظير آن را – چنان که در مجمع الزوائد، ج 5، ص 247 آمده – روايت کرده‌اند.

[2]- اين حديث را ابوداوود و طيالسي در مسند خويش، ص 143 و احمد در مسند خود، ج 4، ص 243 نقل کرده‌اند و هر دوي آنها از حديث کعب بن عجره گرفته‌اند.

[3]- اين حديث را ابن عبدالبرّ، در العلم، همچنين در ص 88 المختصر، به عبارت ديگري نقل کرده است.

[4]- اين حديث را ابن عبدالبرّ در العلم، نقل کرده به طوري که در ص 87 المختصر آمده و نيز کليني در کافي، ج 1، ص 46، شماره 5 آن را روايت کرده است.

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 302
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست