responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 298

فرمود: از او بخر.»«4»

از مردى نقل كرده‌اند كه گفت: «به امام صادق (ع) عرض كردم، خوراكى را مى‌خرم، پس كسى كه مظلوم واقع شده است نزد من مى‌آيد و مى‌گويد: آنان به من ظلم كرده‌اند، فرمود: آن را بخر.»«5» آن مرد نگفت كه در اين خوراك مورد معامله به من ستم كرده‌اند، بلكه اطّلاع داد كه آنان از ستمگرانند براى اين كه از ايشان نخرد و البته خريد از آنان جايز است به خاطر اين كه او نمى‌داند كه ايشان در مورد آن طعام به كسى ظلم كرده باشند.

در روايت صحيح از عبد الرحمن بن حجاج آمده است كه گفت ابو الحسن (ع) به من فرمود: «تو را چه شده است كه با على وارد خريد طعام نمى‌شوىي با اين كه گمان دارم در تنگدستى به سر مى‌برى، مى‌گويد: عرض كردم: آرى اگر بخواهى مى‌توانى بر من گشايش حاصل كنى، فرمود: آن را بخر.»«6»

از ابو بكر حضرمى نقل شده كه گويد: به محضر ابو عبد الله (ع) وارد شدم و پسرش اسماعيل نيز در نزد او بود، فرمود: چه چيز مانع ابن ابى سماك شده تا جوانان شيعه را بيرون آورد و آنچه مردم را با آن كفايت مى‌كند آنان را نيز كفايت كند و آنچه به مردم مى‌دهد به ايشان هم بدهدي حضرمى مى‌گويد: آنگاه رو به من كرد و فرمود: چرا سهميه خودت را ترك گفتىي مى‌گويد: عرض كردم از بيمى كه بر دينم داشتم فرمود: چه چيز مانع ابن ابى سماك شده تا عطيّه تو را بفرستد، مگر نمى‌داند كه در بيت المال سهم دارىي»«7» از ابو القاسم صيقل نقل شده كه مى‌گويد: «خدمت امام صادق (ع) نوشتم: من مردى هستم كه شمشير تيز مى‌كنم. شمشيرها را مى‌خرم و به پادشاه مى‌فروشم. آيا فروختن آنها براى من جايز استي امام (ع) در پاسخ من نوشت: مانعى ندارد.»«8»

در حديث موثّقى از سماعه نقل شده كه گويد: «از آن حضرت راجع به خريد مال‌


4، 5، 6 و 7- تهذيب، ج 2، ص 102.

[8]- همان مأخذ، ص 114.

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 298
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست