responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 297

اين مورد، در حالى كه اين خلاصه ما را از تمام نظريّه‌هاى غزالى در اين مورد و طول و تفصيلش بى‌نياز مى‌كند و به خاطر اين كه بيشتر مطالب وى بر اساس قواعد ما درست نيست، از سخنان وى صرف‌نظر و به ذكر اخبار اهل بيت (ع) اكتفا مى‌كنيم.

در تهذيب به اسناد صحيح خود از ابو عبيده به نقل از امام باقر (ع) آمده كه گفت: «از آن حضرت درباره مرد شيعى پرسيدم كه شتران و گوسفندان فراهم آمده از زكات، از پادشاه مى‌خرد و مى‌داند كه مأموران شاه بيش از حقى كه بر عهده مردم است از ايشان مى‌گيرندي ابو عبيده مى‌گويد: امام (ع) فرمود: شتر و گوسفند مثل گندم و جو و ديگر چيزهاست اشكالى ندارد، مگر وقتى كه حرام را بعينه بشناسد.»«1»

در حديث موثّقى از اسحاق بن عمّار رسيده كه مى‌گويد: «درباره مردى از آن حضرت پرسيدم كه از كارگزار سلطان چيزى را مى‌خرد با اين كه او ظالم است. فرمود:

در صورتى مى‌تواند از او چيزى بخرد كه نداند در آن چيز به كسى ستم شده است.»«2»

از جميل بن صالح نقل شده كه مى‌گويد: «مى‌خواستند خرماهاى عين ابى زياد را بفروشند. من خواستم آن را بخرم با خود گفتم: از امام صادق (ع) اجازه بگيرم از مصادف خواستم تا از آن حضرت بپرسد، امام در پاسخ سؤال او فرموده بود: به جميل بگو: آن را بخرد. او اگر نخرد، ديگرى خواهد خريد.»«3»

بعضى گفته‌اند: گويا مقصود امام آن بوده است كه با خريدن تو، تفاوتى در حال نفوذ امر وى و قوّت و شوكتش و ضعف دولت عدل، حاصل نمى‌شود تا اين كه معاونت بر گناه كرده باشى.

در روايت صحيح از معاويه بن وهب نقل شده است كه مى‌گويد: «به امام صادق (ع) عرض كردم: از كارگزار سلطان چيزى را مى‌خرم و مى‌دانم كه او ظلم مى‌كندي


[1] تهذيب، ج 2، ص 112.

[2]- همان مأخذ، ص 154.

[3]- همان مأخذ، ص 112.

نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني    جلد : 3  صفحه : 297
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست