نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 295
باب پنجم درباره مقررّيهاى پادشاهان و جايزههاى ايشان و موارد حلال و حرام آن
بدان كه هر كس از پادشاه، مالى بگيرد، ناگزير به سه امر بايد توجه كند:
به راهى كه اين مال به دست پادشاه رسيده، يعنى از كجا آمده است، در
صفت خودش كه با داشتن آن صفت استحقاق دريافت آن را پيدا كرده است، و درباره
مقدار مالى كه دريافت كرده است، آيا در مقايسه دريافتى خود با ديگر افراد
شريك در استحقاق، شايستگى دريافت آن مقدار را داشته استي
مىگويم: اما در نزد ما (شيعه) گرفتن اموال سلاطين و كارگزاران آنها
بدون هيچ اختلافى جايز است اگر چه بدانيم كه آنان به مردم ستم كرده و بيش
از مبلغ استحقاقى خود از مردم مىگيرند، چه آن اموال را به نام مقاسمه، يا
ماليات، يا زكات و يا جز اينها گرفته باشند، صاحب مال راضى باشد يا ناراضى و
چه پولى را كه مىدهند، عنوان جايزه وصله داشته باشد يا به عنوان بيع و
شرا و ساير معاوضات باشد، و اين مطلب به دليل روايات صريحى است كه از اهل
بيت (ع) در اين باره رسيده، جز اين كه روايات ايشان مخصوص سلاطين اهل خلاف
است، براى آن كه اين احاديث درباره ايشان رسيده و ميان ايشان و سلاطين اهل
حق تفاوت است، از آن جهت كه اهل خلاف از مخالفان و ناصبيها اموال را
مىگيرند و اكثرا با اعتقاد به اين كه استحقاق چنين دريافتى را دارند،
مىگيرند در حالى كه سلاطين اهل حق (شيعه) و فرقه طرفدار حق با اعتقاد به
اين كه اصلا چنين استحقاقى را ندارند، مالى را دريافت مىكنند. بنابراين
مقايسه اينان با آنان درست نيست.
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 295