نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 279
بودند اين گمان را ايجاد مىكرد كه هر چه براى ايشان مىبرند به
عنوان صدقه مىدادند، وانگهى مسلمان بودن دهندهمال و اين كه از دست اوست
دليل بر صدقه نبودن آن مال نمىباشد و چنان بود كه پيامبر (ص) را به
مهمانيها دعوت مىكردند و آن حضرت قبول مىكرد و نمىپرسيد كه صدقه است يا
نه، زيرا عادت بر اين جارى نشده كه با صدقه، مهمانى كنند و هر كه در نزد
فرد ناشناسى مهمان شود از اين كه مهمانى او را بدون تحقيق
پذيرفته گناهى نكرده است، بلكه اگر در ميان خانه او تجمّل و ثروت
زيادى را ببيند حق ندارد بگويد: مال حلال كم است و اين مال فراوان، از كجا
اين همه از راه حلال جمع مىشودي بلكه همين شخص بعينه هر گاه احتمال دارد
كه مالى را به ارث برده و يا از راه كسب به دست آورده باشد خود همين شخص
استحقاق حسن ظن دارد.
به مطالب فوق اضافه كرده، مىگويم: او حق ندارد كه بپرسد، بلكه اگر
بپرهيزد و جز مالى را كه مىداند از كجاست وارد شكم خود نكند، خوب است.
بنابراين در ترك و پرهيز بايد به مدارا رفتار كند، پس اگر ناچار از خوردن
است، بخورد و نپرسد زيرا پرسش باعث ناراحتى و پردهدرى و ترساندن است و آن
هم بىترديد حرام است.
اگر بگويى: شايد طرف آزرده نشود، در پاسخ مىگويم: شايد آزرده شود و
تو از ترس «شايد» مىپرسى، اگر به شايد قانعى، پس شايد مال او حلال باشد و
گناه ممنوع در رابطه با آزار مسلمان كمتر از گناه خوردن مال شبهه يا حرام
نيست، و غالب مردم از پرسش و تفتيش بيمناكند و روا نيست از آن چيزى كه خود
از آن آگاه است از ديگرى سؤال و كنجكاوى كند، زيرا آزردن در اين مورد بيشتر
است و اگر از چيزى بپرسد كه نمىداند، پس دچار بدگمانى و پردهدرى گشته و
نيز تجسّس كرده و گرفتار غيبت شده است، هر چند كه به صورت واضح هم نباشد و
تمام اينها در يك آيه شريفه نهى شده است. خداى متعال فرمايد: اجْتَنِبُوا
كَثِيراً من الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ
لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً.«1» چه بسيار پارساى نادانى كه دلها را با
تفتيش خود به وحشت
[1] حجرات / 12: (اي کساني که ايمان
آوردهايد) از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا که بعضي از گمانها گناه است،
و هرگز (در کار ديگران) تجسّس نکنيد و هيچ يک از شما ديگري را غيبت
نکند...
نام کتاب : راه روشن (ترجمه المحجة البيضاء) نویسنده : الفيض الكاشاني جلد : 3 صفحه : 279