آنها هم محدود است , و قهرا كرامت هم چنين خواهد بود , چون تقوا نه تنها از
نيروى معنوى نمى كاهد بلكه بر آن مى افزايد و موجب شرح صدر مى گردد و در اثر شرح
صدر فيض بيشترى نصيب انسان مى شود . البته بايد استطاعت را تحصيل نمود , چون ,
استطاعت گاهى حصولى است و گاهى تحصيلى , از اينرو بايد علم و بينش درونى را
تحصيل نمود و درجات ضعيفه تقوا را بدست آورد تا زمينه استطاعت فراهم آيد و
انسان به درجه برتر راه يابد . پس امر به تقوا در حد استطاعت , تكليف ما لا
يطاق نيست , بلكه خود تقوا طاقت مى آورد . چنانكه در آيه ديگرى مى فرمايد :
يعنى آنطورى كه حق تقوا و شايسته خداست با تقوا باشيد . و چون حق تقواى الهى
محدود نيست , معلوم مى شود انسان مى تواند در پرتو توجه به قدرت نا محدود بالذات
, از توان بى كران برخوردار شود , انسان در اثر وارستگى و تقوا , به جايى مى رسد
كه مجذوب مى گردد به طورى كه در بقيه راه , او را مى برند .
سالك مجذوب و مجذوب سالك
خدا گاهى مى فرمايد : مسافرين من به سوى من مى آيند , اما گاهى مى فرمايد : من
مسافرين خود را به سمت خودم مى برم . مثلا