نام کتاب : قرآن و عرفان و برهان از هم جدائي ندارند نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 42
نزد آنان وهم عقل ساقط است يعنى وهم مرتبه نازل عقل است نه اين كه مدرك بر
سبيل استقلال و انفراد بوده باشد . چنانكه شيخ رئيس و شيخ اكبر محيى الدين و
علامه داود قيصرى و معلم ثالث ميرداماد و صدر المتالهين بر اين مبناى قويم و
رصين بوده اند كه انواع ادراك بر تثليث است نه بر تربيع چنانكه در فلسفه
رايج آمده است كه انواع آن چهار است : احساس و تخيل و توهم و تعقل .
شيخ رئيس در فصل هشتم , نمط سوم اشارات , در انواع ادراك بر عقيدت تثليث
است , و فصل را به عنوان( تنبيه) ذكر كرده است كه( : تنبيه الشى ء
قد يكون
محسوسا عند ما يشاهد) . . . و اهل فن مى دانند مطلبى كه به عنوان تنبيه است
نيازى به تجشم اقامه برهان و دليل ندارد , و فقط بايد مخاطب را بدان آگاهى و
هشدارى داد كه از غفلت به در آيد چه معنى غفلت اين است كه شخص چيزى را دارا
مى باشد و بدان آگاهى ندارد , و تنبيه او را آگاهى مى دهد كه تو خوددارى آنى .
عجب اين كه خواجه طوسى در شرح آن انواع ادراك را بنا بر فلسفه رايج بر تربيع
بيان فرموده است و لكن بدين مطلب مهم كه شيخ از مشاء فاصله گرفته است , و
قابل به تثليث ادراك شده است متعرض نشده است .
علامه قيصرى در اواخر شرح فص آدمى فصوص الحكم فرمايد( : و من امعن النظر
يعلم ان القوة الوهمية) . . . ( ص 91 چاپ اعلاى سنگى ايران ) . يعنى : كسى
نظرى عميق بيفكند مى داند كه قوه وهم چون قوى گردد و نورانى شود عقل مدرك
كليات گردد , زيرا كه وهم نورى از انوار عقل كلى است كه در عالم سفلى با روح
انسانى نازل شده است , و به سبب دوريش از انوار عقلى كوچك شده و نور و
ادراك او ضعيف گرديده است لذا به وهم ناميده شده است , پس چون به اصل خود
بازگشت كند و نور بگيرد به حسب اعتدال مزاج انسانى ادراك او قوى گردد و عقلى
از عقول خواهد شد , و همچنين عقل ترقى مى كند تا عقل مستفاد مى گردد .
ميرداماد در جذوه يازدهم جذوات ( ص 94 ط بمبئى ) , وهم را مدرك بر سبيل
استقلال و انفراد ندانسته بلكه آن را مرتبه نازل عقل و عقل ساقط دانسته است .
ملا صدرا مطابق اصل اصيل تثليث كه مانند عارفان عوالم را به طور كلى سه
نام کتاب : قرآن و عرفان و برهان از هم جدائي ندارند نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 42