نام کتاب : انسان کامل از ديدگاه نهج البلاغه نویسنده : حسن زاده آملي، حسن جلد : 1 صفحه : 189
جامعيت انسان كامل كه
([ احصى الله فيه علم كل شى ء])
در لوح فؤاد كاملى ديگر متمثل گردد مطابق عرف و عادت مردم و تقريب اذهانشان
به واقع مثلا به صورت قطار شتر بدون آغاز و انجام در آيد كه بار همه فضائل و
مناقب وى باشد چنانكه نبى صلى الله عليه و آله فضائل وصى عليه السلام را آن
چنان ديد اما ديدارى كه در صقع نفس خاتم تمثل يافت همانطور كه فرمود در
ليله الاسراء :
([ مثل لى النبيون])
,
([ و اذكر فى الكتاب مريم . . . فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا])
. [1]
همه موجودات عينى بمنزله اعضا و جوارح انسان كامل اند
و چون انسان با عقل بسيط بدان نحو كه اشارتى رفت پيوست , تمام شئون عقل بسيط
از كران تاكران , از ذره تا بيضا از سفلى تا عليا , همگى بمنزله اعضا و جوارح وى
گردند و در همه چون تصرف نفس در اعضا و جوارح خود تصرف كند و جملگى مسخر او
گردند .
آن سعادتمندى كه عقل مستفاد گرديد جميع شئون مادون آن را استيفا كرده است
چنانكه صاحب مقام ولايت و امامت بايد قبل از وصول به آن مقام داراى تمام
معقولات و مدركات باشد يعنى عقل مستفاد گردد كه مقام مشاهده معقولات است
چنانكه ما مبصرات را مشاهده مى كنيم , و بعضى از ارباب معرفت آن مقام شامخ را
فؤاد گويند
([ ما كذب الفؤاد ما رأى]) [2] چه حقيقت انسانيه را در عالم كبير