نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 462
اين رو هر چه كه اسلام از آن منع كرده تا مادامى كه در بستر زمان و موضوع و
يا ملاك آن تحول و تغيير نيافته باشد بايد از آن پرهيز شود . بنابراين
بايد جامعه و زمان و مظاهر نوين در آن را برابر موازين و مقررات اسلام خاضع
كرد , نه آنكه اسلام را در برابر آنها به خضوع واداشت . زيرا اسلام راهى
خاص و موجه و مستدل و مستقل براى همه ابعاد حيات دارد كه كلا داراى عنصر و
لون ثابت و معينى است كه تحول و تغيير پذير نمى باشند و بر همه پيروان اوست
كه خود را در همه ابعاد زندگى مادى و معنوى بر وفق آن قرار دهند و مشكلات
خود را براساس فرامين و دستورات او كه در كتاب و سنت رسول خدا قرار دارد حل
كنند و حوادث واقعه و رويدادهاى تازه را از راه آنها پاسخگو شوند .
اسلام مجموعه اى است از مفاهيم حيات كه ديدگاه اصلى آن را تشكيل
مى دهد و مى توان از آن طريق پاسخ مسائل را از هر نوع كه باشد استنباط كرد
و تمام مشكلات را حل و خلاءها را پر و نارسايى ها را بر طرف نمود . اسلام
بدون اينكه افكار و انديشه هاى بشر را محدود سازد , رفتار وى را در زندگى
به قواعد و اصولى مشروط كرده است و از اين رهگذر با اينكه زندگى را مطلوب
دانسته , ولى هدف اصلى قرار نداده است , بلكه تنها به عنوان وسيله اى براى
رسيدن به هدف اصلى كه تقرب به خدا و درجات معنوى است تنظيم كرده است .
ب ) بينش و ديد صحيح
ديد و بينش درست و صحيح كه عبارت است از خاضع ساختن رويدادها و
تحولات اجتماعى و شرايط زمان و مكان در برابر احكام اسلامى از راه قانونى
تحول اجتهاد به تحول زمان و قرار دادن اسلام را معيار و ميزان براى آنها .
اين ديد در مسأله نقش زمان و مكان در اجتهاد محور است و بايد رعايت گردد و
همه مى دانيم احكام شرعى بر موضوعات با قيود و شرايطى قرار دارد و تا
مادامى كه آنها تغيير نيابند احكام شرعى آنها نيز تغيير نمى يابد , زيرا
حكم حلال روى موضوع خودش و حكم حرام روى موضوع خودش در شريعت اسلامى هميشگى
و ثابت است و همان گونه كه انفكاك معلول از علت و عرض از معروض خود امكان
ندارد , همينطور انفكاك حكم از موضوعش امكان پذير نيست , زيرا موضوع به
منزله علت براى حكم است و مفهوم (( حلال محمد حلال الى يوم القيامة و حرام
محمد حرام الى يوم القيامة )) نيز همين است .
نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 462