نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 385
موضوع دليل ديگر را تكوينا و بالوجدان از بين ببرد , و در مقام اول بيان
شد كه آن دليلى در مورد تعارض حاكم ناميده مى شود كه موضوع دليل ديگر را
تكوينا و بالوجدان از بين نبرد , بلكه آن را به لسان تعبد و تشريعا نفى كند
, بر اين اساس دليل اجتهادى ( خبر ثقه ( بر اصل برائت شرعى حكومت دارد .
زيرا موضوع برائت شرعى به مقتضاى حديث رفع ( رفع عن امتى . . . و ما لا
يعلمون ) جهل به حكم شرعى است .
با رسيدن خبر ثقه و دليل اجتهادى بر حكم مسأله اى , شك و جهل
مكلف در حكم واقعى كه موضوع براى اصل برائت شرعى است تكوينا و بالوجدان از
بين نمى برد و تنها آن را به لسان تعبد و تشريع از بين مى برد . بر اين
اساس مورد مشمول قانون حكومت است نه ورود .
شيخ عظم از اين طريقه تعارض و تنافى را از بين دليل اجتهادى و
فقاهتى , كه اصل برائت شرعى باشد مرتفع مى سازد , و نيز تقدم دليل اجتهادى
بر استصحاب , از باب حكومت است , نه ورود .
در اينجا يك نكته قابل ذكر مى باشد كه ممكن است بگوييم كه دليل
اجتهادى بر اصل عملى ـ چه عقلى باشد و چه شرعى ـ ورود دارد , زيرا اگر دليل
اجتهادى محرز باشد , موضوع دليل اصل را از بين مى برد و جايى براى جريان
آن باقى نمى ماند , زيرا موضوع آن شك است و با وجود دليل قطعى كه تعيين
كننده وظيفه است شك حقيقتا منتفى مى شود و اگر دليل اجتهادى محرز و قطعى
نبوده بلكه ظنى باشد ـ مانند خبر ثقه ـ در اين صورت نيز ممكن است بگوييم
تقدم دليل اجتهادى بر دليل اصل به عنوان ورود است .
و اما ادعاى اينكه دليل اماره ( خبر واحد ثقه ) ظنى است و نمى
تواند موضوع اصل عملى ( شك ) را از بين ببرد و در نتيجه بين آنها تعارض و
تنافى باقى مى ماند , اين ادعا نيز قابل نقد و اشكال است .
زيرا مى توانيم بگوييم مقصود از عدم علم كه در موضوع اصل عملى اخذ شده , عدم دليل است .
بر اين اساس چون دليل اجتهادى خبر ثقه اعتبار دارد و به عنوان دليل
شرعا پذيرفته شده است , موضوع دليل اصل عملى را كه عدم دليل بر حكم است ,
نفى مى كند , از اين رو مى توان گفت كه تقدم دليل اجتهادى بر اصل برائت
شرعى (( ورود )) است , همانگونه كه
نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 385