نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 103
مورد نكوهش و سرزنش قرار داده است .
در هر حال آنان در مواردى يا تصريح كرده اند كه از راه رأى احكامى را بيان نموده اند يا آنكه در اين باره فرمان صادر كرده اند .
تصريح ابوبكر بر عمل به رأى
جلال الدين سيوطى در كتاب تاريخ الخلفاء و ابوحامد محمد غزالى
در كتاب المستصفى ( ج 2 , ص 242 ) مى گويد ابوبكر در مورد كلاله [1] گفت :
(( اقول فيها برأيى فان يكن صوابا فمن الله و ان لم يكن فمنى و من الشيطان
و الله و رسوله منه بريان . )) من بر طبق رأى خود حكم مى كنم اگر درست
باشد از خداست و اگر درست نباشد از من و شيطان است , خدا و پيامبر از آن
برى و كنار مى باشند .
و نيز جلال الدين سيوطى در كتاب تاريخ الخلفاء در زمينه داستان
فرمان ابوبكر به عثمان بر تنظيم عهدنامه اى براى خلافت مى نويسد , پس از
آنكه عهدنامه تنظيم و به نظر او رسانيده شد , ابوبكر دستهايش را بلند كرد و
گفت : (( اللهم انى لم ارد بذلك الاصلاحهم و خفت عليهم الفتنة فعملت فيهم
بما انت اعلم به واجتهدت لهم رأيا فوليت خيرهم (( . خدايا من در اين كار
فقط مصلحت آنان را خواستم و چون ترسيدم كه آنها گرفتار فتنه شوند بدين جهت
كارى براى آنان كردم كه تو , به آن داناترى و براى آنها از راه رأى اجتهاد
كردم و بهترين آنها را والى قرار دادم .
و در كتاب تاريخ الخلفاء آمده : (( فلما استخلف عمر قال : انى
لاستحيى ان ارشيئا قاله ابوبكر . )) زمانى كه عمر خلافت را تصدى نمود گفت
من حيا مى كنم اظهار رأى كنم درباره آنچه كه ابوبكر گفته است .
فرمان عمر به اجتهاد از راه رأى
عمر بن خطاب هنگامى كه شريح , قاضى معروف را به عنوان قضاوت به
كوفه فرستاد , به او گفت : (( انظر ما يتبين لك فى كتاب الله فلاتسئل عنه
احدا و ما لم يتبين
[1]ـ يعنى در ارث كلاله , بعضى گفته اند كلاله آن كسى است كه نه
پدر دارد و نه فرزند . بر خويشان دور و برادر و خواهر ناتنى و بر بچه زن
انسان نيز اطلاق مى شود .
نام کتاب : ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي نویسنده : جناتی، محمدابراهیم جلد : 1 صفحه : 103