اينگونه استعمالات در علم عروض و صناعات شعرى با تفصيل مورد بحث واقع
شده است كه از آنجمله مبحث شيرين تشبيه است . كرارا در اشعار عرفا و
شعرا مشاهده مى شود كه براى بيان مقصود و ستايش معبود از واژه ها و الفاظ
متداول در غير معانى حقيقى استفاده مى شود . براى مثال حافظ مى گويد :
[ ( ما هم اين هفته برون رفت و به چشمم سالى است](
ناگفته پيداست كه در اينجا مراد و مقصود شاعر ماه حقيقى موجود در
آسمان نيست , بلكه شاعر با استخدام لفظ ماه و استعمال مجازى آن و بكار
بردن صنعت تشبيه معشوقش را ستايش مى كند , ولى بعلت وجود علاقه مشابهت
از حيث زيبايى بين ماه و معشوق كلمه ماه را در غير موضوع له حقيقى آن و
براى بيان مقصود ديگرى مورد استعمال قرار مى دهد . اين نكته مكررا در
اشعار حافظ ملاحظه مى شود كه مرادش از كلمات و ا لفاظ , معانى حقيقى
آنها نبوده بلكه با بكارگيرى اين كلمات و الفاظ در معانى مجازى , ظرفين
ترين و شيواترين مضامين عرفانى و لاهوتى را به منصه ظهور مىآورد .
در مورد علل استعمال الفاظ در معانى مجازى و كنايى و استعمارى
اظهار نظرهاى گوناگونى صورت گرفته است . گروهى وجود اختناق و استبداد
را علل اين نوع اقدام ذكر مى كنند و توضيح مى دهند . در مقاطعى از تاريخ
به علت سلطه طاغوتى حكام , افراد منورالفكر براى بيان دردهاى اجتماعى و
ايجاد رابطه با معبود الهى خود ناچار بودند منظور خود را در قالبهايى
بيان كنند كه مورد مؤاخذه و تعقيب قرار نگيرند , و اهل فن هم به منظور و
مقصود شاعر و نويسنده پى ببرد . گروه ديگر با رد اين عقيده مى گويند :
شعرا و نويسندگان