نام کتاب : حديث بي کم و بيش (شرح گلشن راز شيخ محمود شبستري ) نویسنده : محمدی باغملائی، محمدکاظم جلد : 1 صفحه : 289
معيّن و عملى مشخّص مقدّر كرده است و لاجرم آن حكم جارى مى گردد، و كسى اختيارى ندارد كه آن را تغيير دهد.
541) يكى هفصد هزاران ساله طاعت
به جا آورد و كردش طوق لعنت
لعنت نفرين كردن(ف - م)
طوق گردن بند(ف - م)
يكى منظور ابليس مى باشد كه مشهور است هفت صد هزار سال در
ميان ملائكه خدا را اطاعت و عبادت مى كرد. چون آدم(عليه السلام) خلق
شد همه ملائكه به امر خدا آدم(عليه السلام) را سجده كردند جز ابليس ﴿و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لادم فسجدوا، الاّابليس ابى و استكبر﴾[1] با وجود اين همه اطاعت و به سبب نافرمانى از يك امر الهى طوق لعنت و نفرين را بر گردن خود آويخت. ﴿و انّ عليك لعنتى الى يوم الدّين﴾[2]
542) دگر از معصيت نور و صفا ديد
چو توبه كرد نام اصطفا ديد
معصيت گناه، در اين بيت منظور خوردن ميوه ممنوعه توسط آدم(عليه السلام) است.
توبه بازگشت از گناه
اصطفا برگزيدن
دگر يكى ديگر، منظور آدم(عليه السلام) است.
هنگامى كه خداوند آدم و حوّا را آفريد آنها را به بهشت فرستاد و از خوردن گندم -شجره ممنوعه- منع كرد ﴿و لا تقر با هذه الشجره﴾[3] ولى او نافرمانى كرد و گندم را خورد ﴿و عصى آدم ربّه فغوى﴾[4] و خدا او را از بهشت راند و چون آدم توبه كرد و از