نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 456
بعضى-
چون مرحوم آخوند- كه «اراده» و «طلب» را يك چيز مىدانند- كلمه «طلب» را نيز به
همين معنا مىدانند. 2- وجود ذهنى اراده: از مرحله ماهيت كه بگذريم به مرحله
وجود ذهنى مىرسيم. ماهيت، داراى يك وجود ذهنى است كه عبارت از تصوّر مفهوم
«اراده» مىباشد. همانطورى كه وجود ذهنى «انسان» عبارت از تصوّر مفهوم «انسان»
است. 3- وجود حقيقى اراده: همانطور كه ماهيت
«انسان» داراى يك وجود حقيقى است كه عبارت از افراد خارجى مىباشد، ماهيت «اراده»
نيز داراى وجود حقيقى است.
وجود
حقيقى «اراده» عبارت از شوق واقعى است كه قائم به نفس مريد بوده و محرّك عضلات
بهطرف مراد است، مثل ارادهاى كه باعث شده شما از منزل خارج شويد. اراده هركدام
از شما، يك وجود خارجى و حقيقى براى اراده است. ولى اراده- درحقيقت- از سنخ معانى
حرفيه است. معانى حرفيه، آن دسته از واقعيات خارجى بودند كه استقلال نداشته و قائم
به دو شيء مىباشند. در «زيدٌ في الدار»، علاوه بر «زيد» و «دار»، يك واقعيت سوّم
نيز وجود دارد كه آن عبارت از ظرفيت «دار» براى «زيد» و نسبت ظرفى بين «دار» و
«زيد» است. ولى اين واقعيت، چون استقلال در وجود ندارد و نيازمند به طرفين است، از
آن به معناى حرفى تعبير مىكرديم. «اراده» نيز از سنخ معانى حرفى است، زيرا اراده،
واقعيتى است كه متقوّم به دو شيء است هم ارادهكننده و هم مراد لازم دارد و
نمىشود بدون اين دو محقّق شود. آن شوقى كه قائم به نفس است از يك طرف قيام به نفس
دارد و از طرفى محرّك عضلات به طرف مراد است و اضافهاى هم به مراد دارد. پس وجود
خارجى اراده عبارت از اراده قائم به نفس است ولى معناى خارجيت، اين نيست كه در
خارج ديده شود و با چشم مشاهده شود بلكه خارجيت هر چيزى به تناسب خودش مىباشد و
واقعيت اراده به قيام فى النفس است. در شما قبل از اينكه به درس بياييد، ارادهاى
كه محرّك به طرف جلسه درس باشد وجود نداشت. اين اراده، قبل از آمدن، در شما تحقّق
پيدا كرد و با آن اراده، حركت كرديد. اين خارجيت
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 456