responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 400

«الإشارة و التخاطب يستدعيان التشخّص». يعنى مرحوم آخوند قبول دارد كه در تخاطب، صحبتى از اشاره نيست بلكه صحبت از تخاطب و مخاطَبَت و مخاطَب است. [1] به نظر ما، همان‌طور كه «هذا» براى اشاره- كه معنايى حرفى و واقعيت متقوّم به طرفين است- وضع شده است، ضمير مخاطب نيز براى مخاطبت- كه معنايى حرفى و واقعيتى متقوّم به طرفين است- وضع شده است. مخاطبت، داراى واقعيت است و كسى نمى‌تواند واقعيت آن را انكار كند. مخاطبت، معنايى حرفى است كه متقوّم به مخاطب و مخاطَب است و اين واقعيت و اين معناى حرفى در تمام ضماير خطاب وجود دارد، ولى مثلًا أنت و إيّاك براى مخاطبت با مفرد مذكر وضع شده‌اند همان‌طور كه هذا براى اشاره به مفرد مذكّر وضع شده بود و أنتما و إيّاكما براى مخاطبت با تثنيه مذكّر وضع شده‌اند و .... در نتيجه، ضماير خطاب با ضماير غايب در معناى حرفى مشترك مى‌شوند ولى معناى آنها فرق دارد، ضمير غايب داراى معناى حرفىِ اشاره و ضمير مخاطب داراى معناى حرفىِ مخاطبت است ولى هر دو، واقعيتِ متقوّم به طرفين مى‌باشند. به نظر ما، اين معنا در مورد ضمير مخاطبْ متعيّن است. ولى بر مبناى كسانى كه وضع عام و موضوع له خاص را قبول دارند احتمال ديگرى‌ نيز وجود دارد و آن اين است كه گفته شود: واضع وقتى مى‌خواسته ضمير «أنت» و «إيّاك» را وضع كند، كلّىِ مخاطَب- نه مخاطَبَت- را در نظر گرفته ولى لفظ را براى آن معناى كلّى وضع نكرده است، زيرا لفظى كه براى معناى «كلّى مخاطَب» وضع شده، خود كلمه «مخاطَب» است، بلكه در وضع ضمير أنت و ...، پس از درنظر گرفتن معناى «كلّى مخاطَب»، لفظ را براى مصاديق آن وضع كرده است، به‌همين‌جهت وقتى شما كلمه «أنت» را از پشت ديوار مى‌شنويد، «مخاطَبِ خاصّ» در نظر شما مى‌آيد، ولى اگر كلمه «المخاطب» را از پشت ديوار بشنويد، معناى كلّى به ذهن شما مى‌آيد، زيرا موضوع له لفظ «المخاطب»


[1]- كفاية الاصول، ج 1، ص 16

نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 400
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست