نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 391
در
اسماء اشاره و ضماير نيز، معنا كلّى است و هيچ جزئيتى در معناى اينها- به عنوان
موضوع له يا مستعمل فيه- دخالت ندارد. لفظ «هذا» براى كلّىِ «مفرد مذكّر» و لفظ
«هو» نيز براى كلّىِ «مفرد مذكّر» و لفظ «أنت» و «إيّاك» نيز براى معناى كلّىِ
«مفرد مذكّر» وضع شدهاند. واضع، معناى كلّى «المفرد المذكّر» را در نظر گرفته و
لفظ را براى آن، وضع كرده است و در مقام استعمال نيز، در همان معنا استعمال
مىشود. ولى جاى استعمال هريك از اينها با يكديگر فرق دارد. كلّىِ «مفرد مذكّر»
به چند صورت استعمال مىشود: اگر مىخواهيد به صورت اشاره حضورى به آن اشاره كنيد،
در اينجا از لفظ «هذا» استفاده مىكنيد. ولى اشاره، در معناى هذا نيست، اشاره
حضورى به عنوان مكان استعمال مطرح است. و اگر مىخواهيد به صورت اشاره غير حضورى
(اشاره به غائب) به آن اشاره كنيد، در اينجا از كلمه «هو» استفاده مىكنيد. و اگر
بهجاى اشاره، خطاب مطرح باشد «إيّاك» را به كار مىبريد. مرحوم آخوند مىفرمايد:
اشاره و تخاطب، ملازم با تشخّصند و كلّى را نمىتوان مورد اشاره خارجيه قرار داد،
نه به صورت اشاره حضورى و نه به صورت اشاره غير حضورى. و نيز كلّى را نمىتوان
مخاطب قرار داد مگر به صورت مجاز. ولى بايد توجّه داشت كه اين تشخّص، نه در معناى
موضوع له دخالت دارد و نه در مستعمل فيه، زيرا خود اشاره و تخاطب، هيچ دخالتى در
معنا ندارند بلكه به عنوان محلّ و مكان استعمال مطرحند. در نتيجه، موضوع له در
«هذا»، «هو»، «إيّاك»، «أنت» و ... مفهوم كلّى «المفرد المذكّر» است ولى محلّ
استعمال هريك از اينها با ديگرى فرق دارد. همانطور كه در باب اسماء و حروف
گفتيم: لحاظ استقلاليت و آليت، هيچ دخالتى در معنا ندارد بلكه فقط به عنوان چيزى
كه محلّ استعمال را مشخّص مىكند مطرح است.
[1]