نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 382
محقّق
اصفهانى رحمه الله مىفرمايد: آنچه ما در مورد اقسام وجود شنيدهايم اين است كه
وجود بر چهار قسم است: 1- وجود عينى (خارجى)، 2- وجود ذهنى كه مربوط به نفس است،
3- وجود لفظى، 4- وجود كتبى، و ما وجود پنجمى به عنوان «وجود انشائى» را تاكنون
نشنيدهايم و آن را نمىپذيريم. و مراد مرحوم آخوند از «وجود انشائى» همان «وجود
لفظى» است. يعنى همان گونه كه ماهيت به واسطه «وجود خارجى» و «وجود ذهنى» تحقّق
پيدا مىكند بهواسطه «وجود لفظى» [1] نيز تحقّق پيدا مىكند، زيرا بين لفظ و معنا، علقه و ارتباطى وجود
دارد كه سبب مىشود با وجود لفظ، معنا نيز وجود پيدا كند. تنها تفاوتى كه بين
«وجود لفظى» با «وجود خارجى» و «وجود ذهنى» مطرح است، اين است كه در مورد «وجود
خارجى» و «وجود ذهنى»، ماهيتْ حقيقتاً وجود پيدا مىكند ولى در مورد «وجود لفظى»،
ماهيت، بالعرض تحقق پيدا مىكند. يعنى در اين مورد وجود حقيقى مربوط به خود لفظ
است و آنچه حقيقتاً و بالذات وجود پيدا كرده، لفظى است كه متكلّم به آن تلفظ كرده
است و وجود ماهيت، وجودى تبعى و بالعرض است.
اشكال: مرحوم آخوند در كلام خود قيد «في نفس الأمر» را مطرح كرد و اگر
معناى «وجود انشائى» همان «وجود لفظى» باشد نيازى به اين قيد نيست. شما كه
مىگوييد لفظ وجود پيدا كرده، آيا در چه ظرفى وجود پيدا كرده است؟ بدون ترديد وجود
لفظ «وجود خارجى» است و با توجّه به اينكه معنا به تبعيت از لفظْ وجود پيدا
مىكند، پس وجود معنا هم «وجود خارجى» است و به تعبير ايشان: «وجود اللفظ في
الخارج وجود للمعنى فيه أيضاً بالعرض». [2]
[1]- آنچه در مورد «وجود لفظى» گفته مىشود در
رابطه با «وجود كتبى» نيز صادق است.
[2]- يادآورى: در مورد قيد «في نفس الأمر»
گفتيم: مرحوم آخوند با اين قيد مىخواهد مسئله را از واقع گستردهتر كند و
بفرمايد: «وجود انشائى در عالم اعتبار تحقّق دارد».
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 382