نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 381
مىكنيم. جهت دوّم: ما از مرحوم آخوند سؤال
مىكنيم: آيا اگر كسى «بعتُ» را به قصد انشاء استعمال كرد، عقلاء دو اعتبار دارند
يا يك اعتبار؟ وقتى بايع مىگويد: «بعتُ» و مشترى مىگويد: «اشتريتُ»، آيا غير از
اين است كه عقلاء، ملكيت مشترى را نسبت به مبيع و ملكيت بايع را نسبت به ثمن
اعتبار مىكنند؟ آيا قبل از اين اعتبار، اعتبار ديگرى به عنوان «وجود انشائى» مطرح
است؟ شما كه مىگوييد: «وجود انشائى، وجود نفس الأمرى است و وجودى در عالم اعتبار
است»، در پاسخ به سؤال فوق چه جوابى مىدهيد؟ گفته نشود: «اعتبار وجود انشائى همان
اعتبار ملكيت است». زيرا جواب مىدهيم:
اين
حرف با مبناى مرحوم آخوند، سازگار نيست. بر اساس مبناى ايشان در مورد بيع غاصب- با
علم به غصبيت- وجود انشائى بيع تحقق پيدا كرده ولى اعتبار ملكيت تحقق ندارد.
بنابراين در مورد بيع صحيح هم نمىتوان گفت اعتبار ملكيت همان اعتبار وجود انشائى
است. بلكه بين آن دو، انفكاك وجود دارد. حال به محقق خراسانى رحمه الله مىگوييم:
بنا بر فرمايش شما، وقتى بايع «بعتُ» را و مشترى «اشتريتُ» را مىگويند، بايد دو
اعتبار عقلايى داشته باشيم كه يكى در طول ديگرى است نه اينكه در رديف هم باشند.
اعتبار اوّل، اعتبار وجود انشائى ملكيت و اعتبار دوّم اعتبار نفس ملكيت است. در
حالى كه ما وقتى به عقلاء مراجعه مىكنيم مىبينيم دنبال صيغه بيع، دو اعتبار وجود
ندارد و همين امر موجب بُعد كلام مرحوم آخوند مىشود.
3-
نظريه محقّق اصفهانى رحمه الله
مرحوم
محقّق اصفهانى در بحث طلب و اراده مطلبى را به عنوان تفسير كلام مرحوم آخوند مطرح
مىكند سپس مىفرمايد: ما ناچاريم كلام مرحوم آخوند را بر اين معنا حمل كنيم، زيرا
در غير اين صورت كلام ايشان قابل تصوّر نيست.
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 381