responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 233

سپس ايشان دو تشبيه مطرح مى‌كند كه يكى از آنها قابل قبول و ديگرى داراى اشكال است. 1- در مورد نام‌گذارى گاهى از اشاره استفاده مى‌شود. اشاره، امرى اعتبارى است كه عقلاء آن را اعتبار كرده‌اند و داراى واقعيت نيست. واقعيت اين است كه مثلًا زيد نشسته و شما هم به طرف او اشاره كرده‌ايد ولى اينكه مشاراليه به انگشت، عبارت از كسى است كه شما قصد داريد او را مشخص كنيد، اين يك امر اعتبارى است كه عقلاء آن را اعتبار كرده‌اند و رايج شده است، به‌همين‌جهت اشاره‌ها بين ملت‌ها فرق دارد زيرا نحوه اعتبار آنها فرق دارد. محقق اصفهانى رحمه الله مى‌فرمايد: لفظ هم همين‌طور است يعنى ارتباط آن با معنا واقعيت ندارد بلكه مجرّد اعتبار است بر اينكه با ذكر اين لفظ، اين معنا، مراد متكلّم است، و در اين جهت، بين لفظ و اشاره فرقى نيست. 2- مسأله وضع در باب الفاظ، مانند مسأله دوالّ و علاماتى است كه در جاده براى نشان دادن تمام شدن فرسخ قرار مى‌دهند. و همان‌طور كه دوالّ دلالت مى‌كند بر اينكه اين مكان، رأس فرسخ است، لفظ هم بر معنا دلالت مى‌كند. بنابراين، از جهت دلالت، فرقى بين اين دو وجود ندارد. تنها تفاوت بين وضع الفاظ و وضع دوالّ، اين است كه وضع در باب دوالّ از امور واقعيه است زيرا ما به چشم خود مى‌بينيم كه اين علامت در اين مكان وضع شده است ولى وضع در مورد الفاظ، اعتبارى است و واقعيتى درباره حقيقت وضع مطرح نيست. [1]

بررسى كلام مرحوم اصفهانى‌

كلام مرحوم اصفهانى در ارتباط با وضع مورد قبول است ولى دو اشكال به ايشان وارد شده كه يكى قابل جواب است و ديگرى مربوط به تنظيرى است كه بيان كردند و


[1]- نهاية الدراية، ج 1، ص 20- 24

نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست