نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 220
مرحوم
آخوند وارد بود بر كلام ايشان نيز وارد است.
پاسخ اشكال: ممكن است گفته شود: مراد ايشان از «ملازمه» همان معناى مصدرى- يعنى
إيجاد الملازمة- است. اشكال سوّم:
در باب ملازمات، نمىتوان تصوّر كرد كه ملازمهاى حدوثاً سابقه عدم، و بقاءً
واقعيت داشته باشد. به عبارت ديگر: با توجّه به اين كه عمل واضع در مقام حدوث،
امرى اعتبارى است، نمىتوان تصوّر كرد چنين چيزى در مقام بقاء، عنوان واقعيت پيدا
كند. بلكه يا حدوثاً و بقاءً واقعيت دارد و يا بهطور كلّى اعتبارى است. مثلًا
ملازمه بين وجوب ذى المقدّمه و وجوب مقدّمه، داراى واقعيت است، زيرا عقل حكم به
اين ملازمه مىكند و سابقه عدم ندارد و ازلى است. ولى زوجيت، امرى اعتبارى و
لحظهبهلحظه است. شارع هر لحظه اعتبار زوجيت مىكند بين زن و مرد. بنابراين، اگر
مسأله وضع، امرى اعتبارى است، حدوثاً و بقاءً اعتبارى است و اگر واقعيت دارد،
اوّلًا:
واقعيتْ
ازلى است و ثانياً: به اعتبار نمىتوان واقعيتى را درست كرد. در نتيجه كلام بعض
الأعاظم رحمه الله قابل قبول نيست.
3-
نظريه صاحب منتهى الاصول و جماعتى از اصوليين
صاحب
منتهى الاصول [1] و جماعتى از اصوليين وضع را اينگونه
تعريف كردهاند: ماهيت وضع عبارت از ايجاد هو هويت و اتّحاد اعتبارى بين لفظ و
معناست. توضيح: معناى «هو هويت» همان چيزى است كه در
قضاياى حمليّه به عنوان ملاك حمل مىباشد، زيرا در قضاياى حمليّه متداول- مثل
«زيدٌ قائمٌ»- آنچه ملاك براى حمل است همين اتّحاد بين موضوع و محمول است. و به
عبارت ديگر: بين موضوع و محمول، هو هويت تحقّق دارد و نسبتى بين «زيد» و «قائم»
وجود ندارد. [2]
[1]- صاحب منتهى الاصول، مرحوم سيد حسن بجنوردى
از شاگردان محقق عراقى رحمه الله و محقق نائينى رحمه الله است.
[2]- در بحثهاى آينده خواهيم گفت: قضيه حمليّه
گاهى بهصورت «زيدٌ قائمٌ» و گاهى بهصورت «زيدٌ له القيام» است و در قضيّه حمليّه
نوع اوّل، نسبت وجود ندارد.
نام کتاب : اصول فقه شيعه نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 220