محمّد
بن علي بن الحسين بإسناده، عن زرارة بن أعين أنّه قال لأبي جعفر الباقر عليه
السلام: أخبرني عن حدّ الوجه الذي ينبغي أن يوضّأ الذي قال اللَّه عزّ وجلّ؟ فقال:
الوجه الذي قال اللَّه وأمر اللَّه عزّ وجلّ بغسله الذي لا ينبغي لأحد أن يزيد
عليه ولا ينقص منه، إن زاد عليه لم يوجز، وإن نقص منه أثم:
ما
دارت عليه الوسطى والإبهام من قصاص شعر الرأس إلى الذقن، وما جرت عليه الإصبعان من
الوجه مستديراً فهو من الوجه، وما سوى ذلك فليس من الوجه، فقال له: الصدغ من
الوجه؟ فقال: لا. [1]
نتيجه: حدّ لغوى بهمعناى منع، وحدّ شرعى نيز متناسب با آن است؛ همانگونه
كه تعزير در لغت بهمعناى تأديب و در شرع نيز تأديب خاصّ، يعنى موافق با رأى و نظر
حاكم است.
امر
سوم: فرق بين حدّ و تعزير
از
روايات زيادى كه دو عنوان حدّ و تعزير در آنها استعمال شده، به صراحت استفاده
مىشود اين دو لفظ، دو عنوان و اصلاح شرعىاند؛- كه در صفحات گذشته به بعضى از آن
روايات اشاره كرديم- بنابراين، تصوّر اينكه دو عنوان حدّ و تعزير، دو عنوان فقهى
بوده و در اخبار و روايات اثرى از آنها ديده نمىشود، صحيح نيست؛ برخلاف برخى از
عناوينى كه فقها آن را اصطلاح كردهاند، در روايات، سابقه ندارد؛ مثل عنوان «نجس و
متنجّس»- متنجّس بهچيزى گفته مىشود كه با رطوبت مسريه با اعيان نجسه، ملاقات
كرده باشد- كه در فقه وجود دارند، ولى آنطور كه گفتهاند، اين دو عنوان در روايات
سابقه ندارد. مرحوم محقّق «صاحب شرايع» پس از عنوان كتاب حدود و تعزيرات، در مقام
فرق بين حدّ و تعزير، ضابطهاى كلّى بيان كرده و پس از آن، وارد اسباب و موجبات هر
دو مىشود؛ و در ادامه، براى هركدام فصلى مستقلّ باز كرده است. ايشان در فرق بين
اين دو مىگويد:
«كلّ ما له عقوبة مقدّرة يسمّى حدّاً وما ليس
كذلك يسمّى تعزيراً؛ [2]
به هر عملى كه
[1]. وسائل الشيعة، ج 1، ص 283، باب 17 از ابواب
الوضوء، ح 1.