نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 415
پس،
آنچه كه آلوسى از مفسّران بزرگ اهل سنّت در مقدّمهى تفسير روح المعانى [1] گفته و بر آن تكيه مىكند، مبنى بر آن كه ما به نسخ تلاوت معتقديم و
نه به تحريف قرآن، صحيح نيست؛ چرا كه واقعيّتى براى نسخ تلاوت جز تحريف نيست.
مناقشه
در روايت رجم
آيهاى
كه به عنوان آيهى رجم از عمر بن خطاب روايت شده علاوه بر اينكه اعتقاد به ثبوت
آن مستلزم اعتقاد به تحريف قرآن است، از نظر مضمون نيز مبتلا به اشكالات ادبى است.
معروفترين نقل آن «الشيخ والشيخة فارجموهما» است.
اوّل
آن كه: معناى اين عبارت چيست؟ شيخ و شيخه را سنگسار كنيد. علّت رجمشان
چيست؟ آيا به سبب شيخوخيّت بايد مجازات شوند؟
دوم: «فاء» در «فارجموهما» چه نقشى را ايفا كرده، و براى چه آمده است؟
اگر گفته شود «فاء» جزا است، پس شرط آن چيست؟
به
نظر مىرسد جاعل اين آيهى دروغين مىخواسته از قرآن اقتباس كند، ديده در آيهى
زنا مىفرمايد: الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِى فَاجْلِدُواْ ...[2] بر سر امر «فاء» درآمده، او نيز بر سر
امر «فاء» آورده است، غافل از اينكه كلمهى
الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِى معناى شرط مىدهد؛ يعنى:
«إذا تحقّق الزنا يجب الجلد» آيا در آيهى ساختگى نيز چنين شرطى هست؟ يعنى «إذا
تحقّق الشيخوخيّة يجب الرجم»؟!
سوم: اگر علّت و سبب رجم قضاى شهوت است، اين معنا فقط به جماع محقّق
نمىگردد؛ ممكن است قضاى شهوت به مقدّمات زنا باشد؛ كما اينكه متناسب با شيخ و
شيخه همين معنا است. از كدام قسمت اين آيهى دروغين جماع و نزديكى فهميده مىشود؟ و
بر فرض، جماع را برساند، كدام كلمهى آن دلالت بر جماع حرام دارد؟
چهارم: بر فرض اينكه آيهى رجم مربوط به زنا باشد، از كدام قسمت آن
استفاده مىشود كه مربوط به زناى محصن ومحصنه است؟ در حالى كه شما مىخواهيد رجم
را در