نام کتاب : آئين كيفرى اسلام نویسنده : ترابى شهرضايى، اكبر جلد : 1 صفحه : 348
دادهاند،
بايد حدّ قذف بخورند.
دليل
اين مطلب: هر چند تمام مقدّمات شهادت آماده بود، امّا از جهت اينكه شهادت
شهود كامل نشده، بايد حدّ قذف بخورند. بر اين مطلب دو روايت زير نيز دلالت دارد:
1-
وعن عليّ بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي نجران، عن عاصم بن حميد، عن محمّد بن
قيس، عن أبي جعفر عليه السلام قال: قال: لا أكون أوّل الشهود الأربعة في الزنا
أخشى أن ينكل بعضهم فاجلد. [1]
فقه
الحديث: در اين روايت صحيحه، محمّد بن قيس از امام باقر عليه السلام نقل
مىكند كه فرمود: من در مقام شهادت بر زنا، شاهد اوّل واقع نمىشوم،- اين اوّل در
مقابل آخر است نه در مقابل دوم و سوم- بلكه آخرين شاهد خواهم بود؛ زيرا، مىترسم
بعضى از شهود نكول كرده و پشيمان شود. در اينصورت، گرفتار حدّ قذف مىشوم.
2-
عليّ بن إبراهيم في تفسيره عن أبيه، عن حمّاد، عن حريز، عن أبي عبداللَّه عليه
السلام قال: القاذف يجلد ثمانين جلدة ولا تقبل له شهادة أبداً إلّابعد التوبة أو
يكذّب نفسه، فإن شهد له ثلاثة وأبى واحد يجلد الثلاثة ولا تقبل شهادتهم حتّى يقول
أربعة: رأينا مثل الميل في المكحلة. [2] فقه الحديث: روايت بين صحيحه و حسنه
مردّد است. امام صادق عليه السلام فرمود: به قاذف هشتاد تازيانه زده مىشود و
شهادت او پذيرفته نمىشود، مگر اينكه توبه يا تكذيب نفس خود كند. اگر سه نفر از
آنان شهادت دادند و يكى امتناع كرد- واژه «أبى» در روايت، ظهور در اين دارد كه
قبلًا آمادگى براى شهادت داشته است، امّا هنگامى كه به دادگاه آمده، پشيمان شده و
از اقامهى شهادت امتناع مىكند.- در اين حال، آن سه نفر را حدّ قذف مىزنند.
شهادت
اين گروه، پذيرفته نيست؛ مگر آنكه چهار نفر به رؤيت، مانند ميل در سرمهدان،
شهادت بدهند.
[1]. وسائل الشيعة، ج 18، ص 446، باب 12 از
ابواب حدّ قذف، ح 2.